روایتی بسیار ضعیف و دستاویزی دیگر
نویسنده در صفحه 95 آورده است: در روایت است که ما اوصیا در شکم مادر قرار نمی‌گیریم، بلکه در پهلوی مادران خود هستیم و از رحم مادر بیرون نمی‌آییم، بلکه از ران راست مادرانمان بیرون می‌آییم؛ چون ما نور خداییم که چرک‌ و آلودگی‌ به آن
نويسنده در صفحه 95 آورده است:
در روايت است كه ما اوصيا در شكم مادر قرار نميگيريم، بلكه در پهلوي مادران خود هستيم و از رحم مادر بيرون نميآييم، بلكه از ران راست مادرانمان بيرون ميآييم؛ چون ما نور خداييم كه چرك و آلودگي به آن نميرسد.
سپس نويسنده ميگويد: «پيامبران از رحم مادرانشان متولد ميشوند، ولي اوصيا چنين نيستند؛ چون پاك و منزهاند. كدام دين چنين سخني را ميپسندد.
پاسخ
روايت مذكور را علامه مجلسي=[1] نقل كرده است. وي در ابتداي روايت ميگويد: «در برخي از نوشتههاي اصحاب، روايتي را به اين صورت ديدم». سپس در ادامه آورده است: «الحسين بن حمدان ميگويد كه يكي از مشايخ مورد اعتماد به من خبر داد از حكيمه دختر امام جواد(عليه السلام)...». سپس جريان ولادت حضرت حجت[ را نقل ميكند تا آنجا كه حكيمه خاتون ميگويد: «من در نرجس دقت كردم؛ ولي اثري از بارداري نديدم. اين را به حضرت عسكري(عليه السلام) گفتم» و حضرت آن مضمون را فرمود.
اوّلاً: اين روايت از نظر سند به شدت ضعيف است؛ زيرا علامه مجلسي= نام كتاب و نويسندهاش را نقل نميكند. بنابراين فهميده ميشود كه از كتابهاي شناخته شده نيست.
ثانياً: در سند روايت ولادت حضرت حجت[ از حسينبنحمدان شروع شده است كه معلوم نيست آيا صاحب كتاب مستقيماً از او روايت ميكند يا با واسطه؟
ثالثاً: حسين بن حمدان ظاهراً همان «خصيبي» است كه نجاشي درباره وي ميگويد: «فاسد المذهب بود».[2]
رابعاً: راوي بعدي نيز ـ كه حسين بن حمدان او را ثقه ميداند ـ به علت معتبر نبودن حسين بن حمدان، معتبر نيست.
خامساً: اين نكته تنها در اين روايت ديده ميشود، درحاليكه صدوق در كمالالدين با دو سند و دو متن كوتاه و مفصل، جريان ولادت حضرت حجت[ را از زبان حكيمه خاتون نقل ميكند و حتي در آن آمده است:
به حضرت عسكري گفتم: «من در نرجس اثر بارداري نميبينم». حضرت فرمود: «از نرجس است نه از ديگري». من برخاستم و نرجس را بررسي كردم. هيچ اثر بارداري در او نديدم. دوباره نزد حضرت عسكري رفتم و قضيه را گفتم. حضرت تبسم كرد و فرمود: «چون هنگام طلوع فجر شود، اثر بارداري برايت ظاهر ميشود؛ زيرا مَثَل او مَثَل مادر موسي است كه اثر بارداري او ظاهر نشد و هيچكس تا هنگام ولادت نفهميد؛ زيرا فرعون، شكم زنهاي باردار را پاره ميكرد تا موسي را پيدا كند و اين [نوزاد] مثل موسي(عليه السلام) است...».[3]
ميبينيم كه در اين روايت سخن از مخفي بودن بارداري است نه آنچه در روايت حسين بن حمدان آمده بود. شيخ= در كتاب «الغيبة» جريان ولادت حضرت حجت(عليه السلام) را مفصل و به چند سند از حكيمه خاتون نقل كرده است؛ اما از آن مسئله خرافي خبري نيست و ما اين مسئله را در هيچ روايت ديگري از روايات متعددي كه علامه مجلسي=[4] در احوال ولادت و انعقاد نطفه آورده است، نيافتيم.
به نظر ميرسد كه روايت مذكور از تصحيفات برخي غاليان باشد؛ همچنانكه بررسي كتاب حسين بن حمدان خصيبي، يعني كتاب «الهداية الكبري» نشان ميدهد كه بيشتر رويدادهايي كه در آن نقل شده داراي اصل است. ولي با تصرفهاي بسيار نادر و تحريفكننده همراه است.
به هر حال، كسي به اين روايت ضعيف ملتزم نيست و درصورت پذيرفتن آن، بايد توجيه شود؛ مثل برخي روايات ديگر كه در كتابهاي فريقين آمده است. اينگونه روايتها تنها در كتابهايي ذكر ميشود كه غرضشان جمعآوري روايات است تا از نظر محققان دور نماند. در نتيجه اينگونه روايات نميتواند سبب اعتراض به حقيقتي روشن و بزرگ، همچون ولادت صاحب الزمان[ قرار گيرد.