آداب اختصاصی مکه آداب اختصاصی مکه آداب اختصاصی مکه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
آداب اختصاصی مکه آداب اختصاصی مکه آداب اختصاصی مکه آداب اختصاصی مکه آداب اختصاصی مکه

آداب اختصاصی مکه

 آداب اختصاصی را در سه بخش مکه، مسجدالحرام و کعبه یاد می‌کنیم. ‚1. مکه: سرزمین مقدس مکه و حرم امن الهی ویژگی‌هایی از این دست دارد: مکان بزرگ‌ترین و شکوهمندترین اجتماع مؤمنان و موحدان و جایگاه نزول رحمت و برکت و آیات الهی است و بی

 آداب اختصاصي را در سه بخش مكه، مسجدالحرام و كعبه ياد مي‌كنيم.
‚1. مكه: سرزمين مقدس مكه و حرم امن الهي ويژگي‌هايي از اين دست دارد: مكان بزرگ‌ترين و شكوهمندترين اجتماع مؤمنان و موحدان و جايگاه نزول رحمت و بركت و آيات الهي است و بيت‌الله الحرام، نخستين خانه توحيدي، در آن قرار دارد. بزرگداشت و حفظ حرمت حرم از ديرباز مورد توجه ساكنان و زائران بوده است[1]. از اين‌ رو احكام و آدابي ويژه، خواه واجب و خواه مستحب، براي زيارت آن تعيين شده است. (نك: بقره/2، 125، 127، 158؛ آل عمران/3، 96-97؛ مائده/ 5، 97؛ حجّ/22، 26)[2] نيز هر كار كه موجب هتك حرمت حرم به‌ويژه بيت‌الله شود، جرم و حرام[3] و مصداق آيه {وَمَن يُرِد فِيهِ بِإِلحَادٍ بِظُلمٍ نُذِقهُ مِن عَذَابٍ أَلِيمٍ} (حجّ/22، 25) شمرده شده است.[4]
 
آداب مكه عبارت‌اند از:
 أ. ورود و خروج: شايسته است زائر با آرامش و وقار از شمال مكه و در صورت امكان از عقبه مدنيين وارد شود و از عقبه ذي‌طُوي* در جنوب مكه، بيرون رود[5]. نيز براي رعايت فروتني، پياده شدن از وسيله نقليه از دروازه مكه تا مسجدالحرام سفارش شده است[6]. همچنين براي يكساني و پرهيز از تبعيض، پوشيدن لباس احرام از نقطه ورود به حرم براي همگان حتي غير حاجيان داراي فضيلت است.[7]
 
 ب. مجاورت بيت‌الله الحرام: اقامت در مكه براي مدتي كمتر از يك سال نيكوست؛ خورنده در آن مانند روزه‌دار و رونده در آن به‌سان عبادت‌كننده است. البته ماندن دراز مدت در آن‌جا مكروه شمرده شده؛ زيرا مايه قساوت قلب است و موجب مي‌شود اين مكان مقدس در نگاه شخص مجاور همانند ديگر مكان‌ها جلوه كند و جايگاه ويژه خود را از دست بدهد. نيز دفن اموات در حرم مستحب است، هر چند بيرون از آن وفات يافته باشند.[8] همچنين ارتكاب هرگونه گناه در آن‌جا، مايه نكوهش دوچندان و عذاب الهي است.[9]
 
 ج. پرهيز از ساخت بنا بلندتر از كعبه: بر پايه روايتي، براي هيچ‌كس شايسته نيست كه بنايي بلندتر از كعبه بسازد.[10] از همين ‌روي، ساختن خانه‌اي كه كعبه را از ديدگان بپوشاند، مكروه است.[11]
 
 د. پرهيز از اجاره دادن منازل: سفارش شده كه مكيان خانه‌هاي خود را اجاره ندهند.[12]
 
 ه‍ . حراست از اموال زائران: نگاهداري از اموال زائران خدا فضيلت ويژه دارد.[13]
 
 و. طهارت بدن و لباس: رعايت پاكي و پاكيزگي لباس و بدن در همه جاي شهر مكه توصيه شده است.[14]
 
 ز. نگاه به كعبه*: فراوان نگريستن به كعبه از هر نقطه شهر مكه، مطلوب و ارزشمند است.[15]
 
 ح. تكرار زياد ذكر خدا و قرائت قرآن: بنا به برخي روايات، ختم قرآن و تكرار ذكر در شهر مكه، فضيلت دوچندان و پاداش فراوان دارد.[16] نيز پرهيز از عوامل غفلت از ياد خدا مانند خواندن اشعار[ي كه مايه دوري از ياد خدا گردد][17]، تكدي* در حرم الهي، محروم ساختن گدايان[18] و درخواست بازپس دادن طلب[19] توصيه شده است.
 
 ط. نوشيدن آب زمزم و خوردن گياه اذخر: نوشيدن آب زمزم مستحب و از آداب زائر مكه شمرده شده است.[20] نيز جويدن «اذخر*» (گياه معروف مكه) مستحب است.[21]
 
 ي. تيمار بيماران: هنگام اقامت در مكه، پرستاري از بيماران فضيلت دوچندان دارد.[22]
 
 ك. نيت تكرار حج: تصميم براي آمدن مجدد به حج، از آداب و سبب طول عمر شمرده شده است. نيز تصميم براي بازنيامدن به حج، مايه كوتاهي عمر است.[23]
 
 ل. فروافكندن چشم و رعايت حيا و عفت: حياورزي در حرم بيش از مكان‌هاي ديگر سفارش شده است. نيز زنان بايد از زينت‌نمايي پرهيز كرده، لباس حيا پوشند و در جاي‌هايي گام ننهند كه با مردان درآميخته شوند.[24]
 
 م. پياده شدن از وسيله نقليه: شايسته است هر كه به مكه درون مي‌شود، از سر تواضع و فروتني در برابر خداي متعالي، در ورودگاه مكه از مركب فرود آيد و پياده رود.[25]
 
 ن. خواندن دعاهاي مأثور ويژه حرم مكي: اين دعاها در منابع حديث و دعا، به تفصيل آمده‌اند.[26]
 
افزون بر خانه خدا، مكان‌هاي متبرك ديگر نيز در مكه جاي دارند كه باريافتن به آن‌ها از آداب زيارت مكه است: محل زاده شدن پيامبر ـ همراه نماز و دعا در آن ـ ؛ قبرستان ابوطالب* كه به آن حجون و جنة المعلي گفته مي‌شود و عبدمناف جد اعلاي پيامبر(صلي الله عليه و آله)، عبدالمطلب جد پيامبر، ابوطالب عموي پيامبر و بسياري از بزرگان و بنا بر قولي آمنه بنت وهب مادر پيامبر در آن‌جا مدفون‌اند[27]

( قبرستان ابوطالب)؛ خانه خديجه، خانه ارقم بن ابي‌ارقم (محل تجمع پيامبر و مسلمانان در 4 سال دعوت پنهان) ـ همراه نماز در آن ـ ؛ غار حرا در جبل النور (محل عبادت پيامبر قبل از نبوت و جايگاه نزول وحي)؛ غار ثور* در كوه ثور كه پيامبر در آغاز هجرت در آن‌جا پنهان شد.[28]
 
‚2. مسجدالحرام: پاره‌اي ديگر از آداب به مسجدالحرام اختصاص دارند:
 أ. ورود از باب بني‌شيبه*: ورود از اين در را نماد زيرپا نهادن مظاهر طاغوت شمرده‌اند؛ زيرا گفته‌اند كه بت هبل در اين‌جا مدفون است.[29]
 
 ب. خواندن اذن دخول و دعاهاي مأثور: شايسته است زائر هنگام ورود به مسجد، پاي را برهنه كند و با متانت و وقار بر آستانه باب بني‌شيبه در داخل مسجد ايستاده، دعاي ورود به مسجد را بخواند.[30] بعد از ورود به مسجد نيز خواندن دعاهايي سفارش شده است.[31]
 
 ج. حفظ حرمت مسجدالحرام: انجام هر كار با شائبه توهين به خانه خدا و مسجدالحرام نهي شده است. برخي حج‌گزاران هنگام حضور در حرم به شيوه‌اي خاص موسوم به «احتباء» در برابر كعبه مي‌نشستند كه با حرمت حرم مغايرت داشت و امام صادق7 آنان را از اين كار بازداشت.[32]
 
 د. خواندن نماز عيد: گزاردن اين نماز در مسجدالحرام بيش از ديگر مكان‌ها فضيلت دارد و مستحب شمرده شده است.[33]
 
‚ 3. كعبه معظمه: پس از ورود به مسجد، مراعات برخي آداب براي پاسداشت حرمت كعبه روا است:
 أ. خواندن دعاهايي خطاب به كعبه: مخاطب ساختن كعبه و گفتن «الحمدلله الذى عظمكِ و شرّفكِ و كرّمكِ و جعلكِ مثابةً للناس و أمناً و مباركاً و هديً للعالمين»[34] و نيز نگاه به حجرالاسود و گفتن «الحمدلله الذى هدانا لهذا و ماكنا لنهتدى لولا أن هدانا الله ...» مستحب دانسته شده است.
 
 ب. استلام* حجرالاسود: مستحب است زائر هنگام نزديك شدن به حجرالاسود دست‌ها را فراز آورده، حمد و ثناي خدا را بگزارد و بر محمد و خاندان او درود فرستد و قبولي اعمال را درخواست كند و در صورت امكان با دست‌ها و اندام‌هايش حجرالاسود را مسح كند و ببوسد؛ و اگر ممكن نباشد، به حجرالاسود اشاره كرده، دعاي مخصوص آن را بخواند.[35] اما اگر در پيرامون حجرالاسود ازدحام بيند، سزا است از دور سلام دهد و از نزديك شدن به آن بپرهيزد.[36]
 
 ج. لمس و چسبيدن به كعبه: نيز شايسته است زائر پس از طواف، خود را به بيت چسباند و پرده كعبه را بگيرد و‌گونه راست را بر آن گذارده، بگويد: يا رب البيت العتيق... .[37]
 
د. طواف نيابتي*: پس از طواف حج، گزاردن طواف و نماز به نيابت از يكايك والدين، همسر، خويشاوندان و همشهريان يا اكتفا به يك طواف و نماز براي همه، كاري است سزاوار كه سفارش شده است. مستحب ديگر انجام دادن 360 طواف هنگام حضور در مكه است.[38] ( طواف)
 
ه‍ . ورود به داخل كعبه: ورود به كعبه مستحب[39] و بنا به رواياتي سبب شمول رحمت الهي است. آن‌گاه درآمدن از كعبه به مثابه بيرون آمدن از گناهان است.[40] براي اين كار آدابي مانند غسل ورود به كعبه، ورود با پاي برهنه، و خواندن برخي دعاها و نماز درون كعبه سفارش شده است.[41] نيز شايسته است زائر پيش از ورود، مقداري آب زمزم بر خود ريزد و هنگام ورود كنار در خانه ايستاده، حلقه را بگيرد و دعاي مخصوص را بخواند.[42] همچنين چسبيدن به پرده كعبه و خواندن دعا[43] و پوشش قرار دادن براي كعبه از اعمال مستحب آن است.[44] اما اگر كسي نتواند به كعبه وارد شود، ورود به حِجْر اسماعيل فضيلت داردكه جزئي از كعبه به شمار مي‌رود و خواندن نماز در آن مستحب است.[45]
 
 و. وداع با كعبه: هنگام وداع با خانه خدا، برخي آداب مستحب است؛ از جمله طواف وداع* و استلام ركن حجر و ركن يماني در هر دور، خواندن دعا و حمد و ثناي بسيار و فرستادن درود بر پيامبر و خاندانش، رفتن كنار چاه زمزم و نوشيدن آب آن، خواندن دو ركعت نماز پشت مقام ابراهيم، مسح حجرالاسود و كشيدن دست به صورت، مسحِ درِ خانه كعبه، سجده طولاني برابر در مسجدالحرام، و بيرون آمدن از باب حناطين مقابل ركن شامي[46] و چشم دوختن به كعبه تا جايي كه از ديدگان پنهان شود.[47]
 
منبع: دانش نامه حج و زيارت

[1]. الاحتجاج، ج2، ص43-44؛ الخرائج، ج1، ص24؛ وسائل الشيعه، ج9، ص321-322، 344-349.
[2]. نك: وسائل الشيعه، ج9، ص334-336.
[3]. تفسير سمرقندي، ج1، ص324؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص105؛ جواهر الكلام، ج41، ص345.
[4]. الكشاف، ج3، ص163؛ وسائل الشيعه، ج9، ص341.
[5]. جامع احاديث الشيعه، ج10، ص355، 359.
[6]. نك: المبسوط، طوسي، ج1، ص355؛ المعتمد، ج5، ص479، «كتاب الحج».
[7]. جواهر الكلام، ج20، ص457-458.
[8]. الدروس، ج1، ص471؛ وسائل الشيعه، ج9، ص340-343.
[9]. وسائل الشيعه، ج9، ص341؛ الحدائق، ج17، ص346.
[10]. احياء علوم الدين، ج3، ص54-55؛ وسائل الشيعه، ج9، ص343.
[11]. صهباي حج، ص260.
[12]. وسائل الشيعه، ج9، ص367.
[13]. الكافي، ج4، ص545؛ وسائل الشيعه، ج9، ص399-400؛ مستدرك الوسائل، ج9، ص320.
[14]. بحار الانوار، ج96، ص193؛ وسائل الشيعه، ج9، ص314، 318؛ جواهر الكلام، ج19، ص278.
[15]. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص205؛ كنزالعمال، ج12، ص197.
[16]. وسائل الشيعه، ج9، ص382-383، 464-465.
[17]. الكافي، ج4، ص367؛ وسائل الشيعه، ج9، ص180.
[18]. وسائل الشيعه، ج10، ص28؛ جامع احاديث الشيعه، ج11، ص495.
[19]. وسائل الشيعه، ج10، ص28؛ جامع احاديث الشيعه، ج11، ص495.
[20]. الاقتصاد، ص303؛ تحرير الاحكام، ج2، ص116.
[21]. المبسوط، طوسي، ج1، ص355.
[22]. الكافي، ج4، ص545؛ وسائل الشيعه، ج9، ص399.
[23]. وسائل الشيعه، ج8، ص107؛ مستدرك الوسائل، ج8، ص53.
[24]. نك: الثمر الداني، ص66؛ مناسك الحج، ص114.
[25]. الكافي، ج4، ص398-400؛ وسائل الشيعه، ج9، ص314-315.
[26]. وسائل الشيعه، ج9، ص321.
[27]. الدروس، ج1، ص468؛ مناسك الحج، ص168-171.
[28]. الدروس، ج1، ص468؛ اعمال الحرمين، ص143-146.
[29]. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص238؛ جامع احاديث الشيعه، ج10، ص422؛ احياء علوم الدين، ج3، ص66.
[30]. جامع احاديث الشيعه، ج11، ص272، 274.
[31]. جامع احاديث الشيعه، ج11، ص274، 276.
[32]. الكافي، ج4، ص366؛ الجامع للشرايع، ص230؛ جامع احاديث الشيعه، ج10، ص173.
[33]. المبسوط، طوسي، ج1، ص169.
[34]. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص530-531؛ بحار الانوار، ج96، ص190.
[35]. احياء علوم الدين، ج3، ص67؛ جامع احاديث الشيعه، ج10، ص359، 455؛ ج11، ص277.
[36]. الكافي، ج4، ص412.
[37]. احياء علوم الدين، ج3، ص69.
[38]. الكافي، ج4، ص421-423؛ وسائل الشيعه، ج9، ص397، ص460-462.
[39]. المقنع، ص226؛ المجموع، ج8، ص268؛ نيل الاوطار، ج5، ص166.
[40]. المقنعه، ص445؛ وسائل الشيعه، ج9، ص370.
[41]. الهدايه، ص252؛ المهذب، ج1، ص263؛ وسائل الشيعه، ج9، ص372.
[42]. الكافي، ج4، ص527-530؛ وسائل الشيعه، ج9، ص370-378.
[43]. وسائل الشيعه، ج9، ص360؛ جامع احاديث الشيعه، ج10، ص74.
[44]. وسائل الشيعه، ج9، ص323-324؛ بحار الانوار، ج15، ص134.
[45]. فقه السنه، ج1، ص709.
[46]. الوسيله، ص191؛ مغني المحتاج، ج1، ص513؛ مستدرك الوسائل، ج10، ص163.
[47]. احياء علوم الدين، ج3، ص81.
 




نظرات کاربران