الإنتقاء فی اخبار المدینه الإنتقاء فی اخبار المدینه الإنتقاء فی اخبار المدینه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
الإنتقاء فی اخبار المدینه الإنتقاء فی اخبار المدینه الإنتقاء فی اخبار المدینه الإنتقاء فی اخبار المدینه الإنتقاء فی اخبار المدینه

الإنتقاء فی اخبار المدینه

 کتابی کهن در تاریخ محلی مدینه نوشته ابوطاهر مُخَلِّص (305- 393ق.) محمد بن عبدالرحمن بن عباس بغدادی ذهبی به سال 305ق. در بغداد زاده شد.[1] او را مُخَلِّص لقب داده‌اند؛ یعنی کسی که طلا را از ناخالصی می‌زداید.[2] پدرش عبدالرحمن (م.357ق.) ا

 كتابي كهن در تاريخ محلي مدينه نوشته ابوطاهر مُخَلِّص (305- 393ق.)

محمد بن عبدالرحمن بن عباس بغدادي ذهبي به سال 305ق. در بغداد زاده شد.[1] او را مُخَلِّص لقب داده‌اند؛ يعني كسي كه طلا را از ناخالصي مي‌زدايد.[2] پدرش عبدالرحمن (م.357ق.) از محدثان بغداد بود.[3] مخلّص به فرمان او در هفت سالگي (312ق.) در مجلس حديث ابن بنت منيع عبدلله بن محمد بغوي (213-317ق.)[4] و سپس در مجلس درس ابوبكر بن ابي داود (230-316ق.)[5]، يحيى بن صاعد (228-318ق.)[6]، احمد بن سليمان طوسي (240-322ق.)[7]، رضوان صيدلاني (م.324ق.)[8] و ديگران حضور يافت. خود نيز در بغداد مجلس روايت حديث بر‌گزار كرد و طالبان پرشمار از جمله هبة الله بن حسن طبري (م.418ق.)[9]، ابومحمد حسن خلال (352-439ق.) و ابوسعد اسماعيل سمان (م.445ق.) در مجلس درس او شركت جستند و از او روايت كردند.[10] خطيب بغدادي، مخلّص را ثقه و ذهبي وي را محدث راستگوي بغداد در آن دوران خوانده است.[11]

 

ابن نجار بدون اشاره به نام كتاب، رويداد جذع (فرياد ستون مسجد نبوي در پي ساخته شدن منبر) را از او ‌گزارش مي‌كند.[12] سمهودي حديثي را درباره مسجد نبوي از او روايت نموده و كتاب را با نام الانتقاء آورده است و چنين برمي‌آيد كه وي كتاب را ديده است.[13] شماري از منابع كتابشناسي اين اثر را با عنوان الإبتغاء يا الانتفاء آورده‌اند كه مفقود است.[14]

 

منابع حديثي بسيار از او ‌گزارش كرده‌اند؛ اما از كتاب نام‌ نبرده‌اند.[15] بسياري از اخباري كه از او ‌گزارش كرده‌اند، مربوط به شرح حال‌نگاري اَعلام مدينه است كه گويا با مراجعه به كتاب او است. تأثير زبير بن بكار در شيوه تاريخ‌نگاري مخلّص نمايان است. او به واسطه احمد بن سليمان طوسي، ‌گزارش‌هايي فراوان را از زبير بن بكار در بارۀ مدينه ‌آورده است.[16]

 

سبعة مجالس من امالي تنها كتاب به جا مانده از مخلّص است. محتواي كتاب انتقاء را مي‌توان از ‌گزارش‌هاي ديگر منابع از آن حدس زد. اين منابع آگاهي‌هاي گسترده‌اي ازرخدادهاي مدينه مانند نبردهاي بدر[17]، اُحد[18] و نيز سيره پيامبر9 و صحابه[19] را از مخلّص روايت كرده‌اند. افزون بر اين، اخبار بسيار درباره اعلام، قضات[20] و واليان مدينه و مكه در دوره‌هاي گوناگون[21]، واليان حج[22] و شورش‌هاي رخ داده در مدينه[23] نيز از او ‌گزارش شده است. كتاب انتقاء به دليل اهميتي كه داشته، در مسجدالنبي تدريس مي‌شده است.[24]

 

… منابع

اسد الغابه: ابن اثير (م.630ق.)، بيروت، دار الكتاب العربي؛ الانساب: عبدالكريم السمعاني (م.562ق.)، به كوشش عبدالله عمر، بيروت، دار الجنان، 1408ق؛ البداية و النهايه: ابن كثير (م.774ق.)، بيروت، مكتبة المعارف؛ برنامج الوادي آشي: محمد جابر الوادي آشي (م.749ق.)، به كوشش محمد محفوظ، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 1400ق؛ بغية الطلب في تاريخ حلب: عمر ابن العديم (م.660ق.)، به كوشش زكار، بيروت، دار الفكر؛ تاريخ بغداد: الخطيب البغدادي (م.463ق.)، به كوشش عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1417ق؛ تاريخ مدينة دمشق: ابن عساكر (م.571ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ التقييد لمعرفة رواة السنن و المسانيد: محمد بن عبدالغني البغدادي (م.629ق.)، به كوشش كمال يوسف، دار الكتب العلميه، 1408ق؛ توضيح المشتبه: ابن ناصر الدين محمد بن عبدالله القيسي (م.842ق.)، به كوشش محمد نعيم، بيروت، الرساله، 1993ق؛ تهذيب الكمال: المزي (م.742ق.)، به كوشش بشار عواد، بيروت، الرساله، 1415ق؛ الدرة الثمينة في اخبار المدينه: محمد بن محمود النجار (م.643ق.)، به كوشش محمد زينهم، مكتبة الثقافة الدينيه، 1417ق؛ سير اعلام النبلاء: الذهبي (م.748ق.)، به كوشش گروهي از محققان، بيروت، الرساله، 1413ق؛ كشف الظنون: حاجي خليفه (م.1067ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1413ق؛ المتفق و المفترق: الخطيب البغدادي (م.463ق.)، به كوشش الحامدي، دمشق، دار القادري، 1417ق؛ معجم ما الف عن المدينه: عبدالرزاق فراج الصاعدي، جده، المكتبة القصرية الذهبيه، 1417ق؛ المنتظم: ابن الجوزي (م.597ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، بيروت، دار الكتب العلميه، 1412ق؛ الوافي بالوفيات: الصفدي (م.764ق.)، به كوشش الارنؤوط و تركي مصطفي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1420ق؛ وفاء الوفاء: السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م؛ هدية العارفين: اسماعيل پاشا (م.1339ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.

 

سيد مجتبي حسيني

 

 
[1]. سير اعلام النبلاء، ج16، ص478-479.

[2]. الانساب، ج5، ص228؛ سير اعلام النبلاء، ج16، ص479؛ توضيح المشتبه، ج8، ص55.

[3]. تاريخ بغداد، ج10، ص294-295؛ سير اعلام النبلاء، ج16، ص114.

[4]. تاريخ بغداد، ج3، ص124؛ ج10، ص110-113؛ المنتظم، ج15، ص41؛ سير اعلام النبلاء، ج16، ص478-480.

[5]. تاريخ بغداد، ج9، ص471-472.

[6]. تاريخ بغداد، ج3، ص124.

[7]. تاريخ بغداد، ج4، ص399.

[8]. تاريخ بغداد، ج8، ص431.

[9]. التقييد لمعرفة رواة السنن، ص473.

[10]. سير اعلام النبلاء، ج16، ص479.

[11]. تاريخ بغداد، ج3، ص124؛ سير اعلام النبلاء، ج16، ص478-480؛ الوافي بالوفيات، ج3، ص190-191.

[12]. الدرة الثمينه، ص156.

[13]. وفاء الوفاء، ج2، ص30.

[14]. كشف الظنون، ج1، ص175؛ هدية العارفين، ج2، ص57؛ معجم ما الف عن المدينه، ص19.

[15]. براي نمونه: المتفق و المفترق، ج3، ص145، 176، 215؛ اسد الغابه، ج2، ص307؛ ج4، ص6؛ تهذيب الكمال، ج5، ص242؛ ج13، ص416.

[16]. تاريخ دمشق، ج1، ص33؛ ج3، ص78، 98، 117؛ المنتظم، ج3، ص167؛ ج5، ص187، 297؛ البداية و النهايه، ج2، ص61.

[17]. تاريخ دمشق، ج21، ص65؛ المنتظم، ج1، ص323؛ تهذيب الكمال، ج13، ص416.

[18]. المنتظم، ج1، ص325؛ اسد الغابه، ج1، ص793؛ سير اعلام النبلاء، ج1، ص27.

[19]. اسد الغابه، ج1، ص793.

[20]. تاريخ بغداد، ج10، ص61.

[21]. تاريخ دمشق، ج13، ص65؛ ج17، ص165، 173؛ ج27، ص297؛ تهذيب الكمال، ج6، ص154؛ ج14، ص371؛ ج25، ص520؛ بغية الطلب، ج2، ص396.

[22]. تاريخ دمشق، ج37، ص239.

[23]. تاريخ دمشق، ج19، ص154؛ ج31، ص13؛ ج40، ص46؛ بغية الطلب، ج4، ص110.

[24]. برنامج الوادي آشي، ج1، ص246.

 




نظرات کاربران