باب النبی در مسجدالحرام
از درهای ضلع شرقی مسجدالحرام باب النبی سومین ورودی از ورودی‌های قدیم مسجدالحرام بوده که به علت ورود و خروج پیامبر(صلی الله علیه و اله) به مسجد از آن، هنگام سکونت در خانه خدیجه3، در منابع نخست به این نام شهرت یافته است.[1]
از درهاي ضلع شرقي مسجدالحرام
باب النبي سومين ورودي از وروديهاي قديم مسجدالحرام بوده كه به علت ورود و خروج پيامبر(صلي الله عليه و اله) به مسجد از آن، هنگام سكونت در خانه خديجه3، در منابع نخست به اين نام شهرت يافته است.[1] از اين باب كه آن را از مكانهاي استجابت دعا دانستهاند[2]، در دورههاي بعد با چندين نام ياد شده است؛ از جمله: باب الجنائز در منابع سده 9ق. به سبب بيرون بردن جنازهها از اين در[3]؛ باب الأفضليه به علت همجواري با مدرسه افضليه[4]؛ و باب النساء در منابع سده 13ق. به سبب اختصاص اين در به ورود زنان.[5] نيز از آنجا كه در برابر اين باب بازاري قرار داشت[6] كه در آن، زيورها و پارچههاي ابريشمين به فروش ميرسيد، در سده 10ق. از آن با نام باب القَفَص ياد شده؛ زيرا زنبيلهاي حاوي زيورهاي فروشندگان كنار اين در قرار داشته است.[7] همچنين آن را باب الحَريرين ميگفتند؛ زيرا حرير فروشان كنار اين در گرد ميآمدند.[8]
در گسترش مسجدالحرام در دوره مهدي عباسي (حك: 158-169ق.) نخستين بار دري با يك طاق (ورودي) به عرض هفت ذرع (حدود سه و نيم متر) و ارتفاع 10 ذرع (حدود پنج متر) ساخته شد كه با پنج پله به مسجدالحرام ميرسيد.[9] از سده
5ق. براي اين در دو ورودي گزارش شده؛ ولي به زمان ايجاد تغييرات در آن اشاره نشده است.[10]
5ق. براي اين در دو ورودي گزارش شده؛ ولي به زمان ايجاد تغييرات در آن اشاره نشده است.[10]
به سال825ق. در گسترش دوران سلطان ابونصر بَرَسباي مملوكي (حك: 825-840ق.) جمال الدين يوسف معمار، درگاه باب النبي را به طور كامل ويران نمود و آن را با دو طاق و يك ستون بازسازي كرد. او نيز دو لنگه در از چوب ساج براي هر يك از اين وروديها ساخت.[11] قسمت خارجي ستون با سنگهاي صاف و صيقلي و قسمت داخلي آن با سنگهاي زِبر و مات تا ارتفاع چهار ذرع (حدود 2 متر) نماكاري شد. بالاي دو ورودي را به شكل طاقهاي مخروطي ساختند و كنارههاي آن دو را با سنگهاي رنگارنگ نماكاري نمودند. بر روي ستون، نمايي از محراب با سنگهاي رنگي طراحي كردند.[12] بر بالاي طاقها، سنگ مرمري نهادند كه در آن، آيه شريفه: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللهِ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَي الزَّكَاةَ} (توبه/9، 18) و نيز نام سلطان مملوكي و تقي الدين مُقبل قُدَيْدي، متولي گسترش حرم، و تاريخ بازسازي آن نوشته شده بود.[13] اين سنگنوشته امروز در موزه حرم مكه نگهداري ميشود.[14] اين باب به سبب استحكام بسيار، در گسترش دوران سلطان سليم دوم (حك: 974-982ق.) و سلطان مراد سوم (حك: 982-1003ق.) دستخوش تغيير يا بازسازي قرار نگرفت و تنها 24 كنگره روي در مرمت شد.[15]
به سال 1314ق. در دوره سلطان عبدالحميد عثماني (حك: 1293-1327ق.) با مرمت عمومي مسجدالحرام، نماي بالاي اين
در تغيير يافت. در اين نماكاري، سه مستطيل تو رفته بر بالاي در طراحي گشت. درون مستطيل وسط، مهر سلطان عبدالمجيد حك گشته و با آب طلا تزيين و زير آن، تاريخ بازسازي نوشته شد. مستطيلهاي كناري نيز با طرحهاي اسليمي تزيين شده بود. بر بالاي مستطيلها نيز نقشهايي با طرح پرده ديده ميشد كه از معماري عثماني سدههاي 12-13ق. و نيز معماري اروپايي نشان داشت.[16] در گسترش دوم سعودي (1405-1413ق.) اين دو ورودي به همان حالت پيشين حفظ شدند و براي گسترش مسجد در شرق مسعي، روبهروي در قديم، دري با نام باب النبي ساخته شد. اين در جديد يك ورودي دارد و بر بالاي آن، طاقي به شكل نيم دايره ساخته شده است.[17]
در تغيير يافت. در اين نماكاري، سه مستطيل تو رفته بر بالاي در طراحي گشت. درون مستطيل وسط، مهر سلطان عبدالمجيد حك گشته و با آب طلا تزيين و زير آن، تاريخ بازسازي نوشته شد. مستطيلهاي كناري نيز با طرحهاي اسليمي تزيين شده بود. بر بالاي مستطيلها نيز نقشهايي با طرح پرده ديده ميشد كه از معماري عثماني سدههاي 12-13ق. و نيز معماري اروپايي نشان داشت.[16] در گسترش دوم سعودي (1405-1413ق.) اين دو ورودي به همان حالت پيشين حفظ شدند و براي گسترش مسجد در شرق مسعي، روبهروي در قديم، دري با نام باب النبي ساخته شد. اين در جديد يك ورودي دارد و بر بالاي آن، طاقي به شكل نيم دايره ساخته شده است.[17]
منابع از وجود بابي در مسجد پيامبر(صلي الله عليه و آله) در مدينه[18] و نيز مسجد الاقصي در بيت المقدس[19] با نام باب النبي ياد كردهاند. ناصر خسرو (م.481ق.) در گزارشي كه در ديگر منابع يافت نشده، از وجود دو در با نام باب النبي در ضلع شرقي مسجدالحرام ياد كرده كه در دوم داراي سه ورودي بوده است.[20]
[1]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص87-88؛ اخبار مكه، فاكهي، ج2، ص154.
[2]. العقد الثمين، ج1، ص243.
[3]. شفاء الغرام، ج1، ص313؛ تاريخ مكة المشرفه، ج1، ص156.
[4]. نك: اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص88، «پاورقي»؛ قاموس الحرمين، ص54.
[5]. التاريخ القويم، ج4، ص422؛ تاريخ عمارة و اسماء ابواب المسجد الحرام، ص83؛ نك: اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص88، «پاورقي».
[6]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص78؛ اخبار مكه، فاكهي، ج2، ص189.
[7]. الاعلام باعلام بيت الله الحرام، ص216؛ تاريخ عمارة المسجد الحرام، ص117.
[8]. الاعلام باعلام بيت الله الحرام، ص216.
[9]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص78.
[10]. سفرنامه ناصر خسرو، ص126؛ رحلة ابن جبير، ص73؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص377.
[11]. اتحاف الوري، ج3، ص599؛ تاريخ عمارة المسجد الحرام، ص118.
[12]. اتحاف الوري، ج3، ص598-599؛ تاريخ عمارة و اسماء ابواب المسجد الحرام، ص84.
[13]. تاريخ عمارة المسجد الحرام، ص117-118.
[14]. تاريخ عمارة و اسماء ابواب المسجد الحرام، ص84.
[15]. تاريخ عمارة المسجد الحرام، ص117.
[16]. تاريخ عمارة المسجد الحرام، ص117-118؛ تاريخ عمارة و اسماء ابواب المسجد الحرام، ص86.
[17]. موسوعة مكة المكرمه، ج4، ص427.
[18]. البلدان، ص81؛ بهجة النفوس، ج1، ص476؛ تاريخ مكة المشرفه، ج1، ص291.
[19]. البلدان، ص151.
[20]. سفرنامه ناصر خسرو، ص126.