معراج، مقدّس‏ترین سفر در طول تاریخ

مسافر معراج پیامبر اکرم(ص)، فرودگاهش مسجدالحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى‏، میزبانش خدا، هدف آن دیدن آیات الهى، سوغاتی اش اخبار آسمان‏ها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیاى مادّى بوده است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی حج، قرآن کریم در موضوع حج، تقریبا به همه مباحث و مسایل مرتبط به آن پرداخته و از مجموع یکصد و چهارده سوره، در بیست و پنج سوره به اجمال یا تفصیل به مسایل حج اشاره کرده و از شش هزار و دویست و سی و شش آیه قرآن، بیش از یکصد و بیست آیه به عنوان «آیات الحج» لقب گرفته است.


پایگاه اطلاع‌رسانی حج برای آگاهی از مقام رفیع حج در قرآن و جایگاه بلند و عظیم حاجیان در این کتاب آسمانی، به ارائه نکات ناب و پیام‌های زیبای آیات بیان‌گر احکام و تشریع‌گر مناسک حج براساس تفسیر نور حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی پرداخته که در این شماره، آیه 1 سوره اسراء مورد بررسی قرار گرفته است. 


آیه


«سُبْحَنَ الَّذِى أَسْرَى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَرَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَآ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»


ترجمه


پاک و منزّه است آن (خدایى) که بنده‏اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصى‏ که اطرافش را برکت داده ‏ایم شبانه بُرد، تا از نشانه‏ هاى خود به او نشان دهیم. همانا او شنوا و بیناست.


نکته‌ها


معراج، مقدّس‏ترین سفر در طول تاریخ است، مسافرش پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله، فرودگاهش مسجدالحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى‏، میزبانش خدا، هدف آن دیدن آیات الهى، سوغاتى‏ اش اخبار آسمان‏ها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیاى مادّى بوده است.(1)


بر اساس روایات، پیامبر یک سال قبل از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام، از طریق مسجدالاقصى‏ به وسیله‏ «بُراق»(2) به آسمان‏ها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.(3)


معراج پیامبر، جسمانى و در بیدارى بوده، نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروریات دین و مورد اتّفاق همه ‏ى فرقه‏ هاى اسلامى است.(4)


روایات متواتر(5) و برخى دعاها و زیارتنامه‏ ها هم به این مسأله اشاره دارد و در برخى احادیث، منکر آن کافر معرّفى شده است.


خداوند، حضرت آدم را از آسمان به زمین آورد، ولى حضرت رسول‏ صلى الله علیه وآله را از زمین به آسمان برد.(6) پیامبر در آن شب، عوالم بالا، ملکوت آسمان‏ها و عجائب آفرینش را دیده(7) و با انبیا ملاقات کردند.(8) و احادیث قدسى در این سفر بر آن حضرت وارد شده است، رهبرى و ولایت على‏ علیه السلام مطرح شد.


در این سفر، حضرت رسول، بهشت و جهنّم را دید، وضعیّت بهشتیان و نعمت‏ هایشان و دوزخیان و عذاب‏ هایشان از مشاهدات دیگر پیامبر بود. وقتى پیامبر داستان معراج را بیان فرمود، بعضى مردم کم‏ ظرفیّت از دین برگشتند.(9)


اشکال و جواب:


بعضى در مورد معراج و سفر آسمانى پیامبرصلى الله علیه وآله، سؤال‏ ها یا شبهه‏ هایى را مطرح مى‏ کنند، از قبیل اینکه: در فضاى بیرون جوّ، هوا نیست، گرماى سوزان و سرماى کشنده هست، مشکل بى ‏وزنى وجود دارد، اشعّه ‏هاى کیهانى خطرناک است، یک شب براى سیر در آسمان ‏ها کوتاه است و اگر کسى بخواهد در فضا سیر کند، باید سرعتى شبیه سرعت نور یا بیشتر داشته باشد، براى فرار از جاذبه باید سرعتى معادل 40000  کیلومتر در ساعت داشت و امثال این ها.


پاسخ اجمالى شبهات این است: اصل معراج در قرآن و روایات متواتر آمده(10) و آنچه مهم است، ایمان به اصل آن است و ایمان به جزئیّاتش ضرورى نیست.(11) از طرفى معجزه باید عقلاً محال نباشد و چون معراج از معجزات پیامبراسلام ‏صلى الله علیه وآله است، مشمول قواعد کلّى همه معجزات مى‏ شود.


بقیّه‏ مشکلات و شبهات نیز با توجّه به قدرت الهى قابل حلّ است. علاوه بر آن که امروزه که انسان، هواپیما و قمر مصنوعى وسفینه‏ هاى فضایى به کرات دیگر مى‏ فرستد، پذیرفتن معراج آسان است.


چنانکه قرآن، جابه‏ جایى تخت بلقیس را از کشورى به کشور دیگر در یک چشم به هم زدن مطرح مى‏ کند که این مسأله، مشکل طىّ مسافت را حلّ مى‏ کند.


پیام ها


1ـ معراج، لغو نیست، بلکه اسرارى قابل توجّه دارد. «سبحان الّذى اسرى‏...»


 2ـ معراج، اردوى خصوصى و بازدید علمى پیامبر بود، وگرنه خداوند بى‏مکان است. «سبحان الّذى اسرى‏....»


 3ـ عبودیّت، مقدّمه‏ پرواز است و عروج، بى‏ خروج از صفات رذیله، ممکن نیست. «أسرى‏ بعَبده»


 4ـ انسان اگر هم به معراج برود، باز «عبد» است. پس درباره‏ اولیاى خدا غلوّ نکنیم. «أسرى بعَبده»


 5ـ عبودیّت، از افتخارات پیامبر و زمینه‏ دریافت‏ هاى الهى اوست. «بعَبده»


 6ـ پیامبرى که امتّش در آینده از فضانوردان نیز خواهند بود، لازم است به معراج و سفر آسمانى رفته باشد. «أسرى‏ بعبده»


 7ـ براى قرب به خدا، شب بهترین وقت است.(12) «أسرى... لیلاً»


8ـ شب معراج، شب بسیار مهمى است. «لیلاً» نکره آمده است.


9ـ اگر استعداد و شایستگى باشد، پرواز یکشبه انجام مى‏ گیرد.«أسرى‏ بعبده لیلاً»


 10ـ مسجد، بهترین سکوى پرواز معنوى مؤمن است. «من المسجد»


 11ـ مسجد باید محور کارهاى ما باشد. «من المسجدالحرام الى المسجدالاقصى‏»


 12ـ حرکت‏ هاى مقدّس، باید از راه هاى مقدّس باشد. «أسرى... من المسجد»


 13ـ سرسبزى و برکات، باید بر محور مسجد باشد. «المسجد... بارَکنا حَوله»


 14ـ بیت المقدّس و حوالى آن، محلّ نزول برکات آسمانى، مقّر پیامبران و فرودگاه فرشتگان در تاریخ بوده است. «بارکنا حَوله»


 15ـ ظرفیّت علمى انسان، از دانستنى‏ هاى زمین بیشتر و شگفتى‏ هاى آسمان نیز از زمین بیشتر است. «أسرى‏... لنُریَه من آیاتنا»


 16ـ هدف معراج، کسب معرفت و رشد معنوى بود. «لنُریَه من آیاتنا»


 17ـ آیات الهى آن قدر بى‏ انتهاست که رسول خدا نیز توان دستیابى به همه‏ آنها را ندارد. «من آیاتنا»(13)


 18ـ خداوند، به مخالفان هشدار مى‏ دهد که آنان را مى‏ بیند و سخنانشان را مى‏ شنود. «السّمیع البصیر»


پیوست:


1) در تفسیر فرقان آمده است: شب میلاد، شب معراج، شب بعثت، شب هجرت، شب ورود به مدینه و شب رحلت پیامبر، همه، شب دوشنبه بوده است.


2) تفسیر نورالثقلین.


3) بحار، ج 18، ص‏389.


4) این آیه و آیات 8 تا18 سوره‏ى نجم، بر این مطلب دلالت دارد.


5) متواتر، به روایاتى مى‏گویند که افراد بسیارى آن‏را نقل کرده باشند و جایى براى شبهه نباشد.


6) تفسیر کشف‏ الاسرار.


7) تفسیر نورالثقلین.


8) کافى، ج 8، ص‏121.


9) تفسیر طبرى.


10) بحار، ج 18، ص 282 - 410.


11) البتّه بعضى روایات، مجعول است، مثل مشاهده‏ى خدا در حال جسم بودن، و برخى قابل قبول است با توجیه و تأویل، مانند: دیدار اهل بهشت و جهنّم و برخى هم بدون تأویل، پذیرفتنى است.


12) «سُرى‏» به معناى سیر و حرکت شبانه است.


22) در جاى دیگر آمده است: «لقد رأى من آیات ربّه الکبرى‏» نجم، 18.