امیر مَحمِل

 سرپرست کاروان حامل هدایای کعبه امیر کسی است که سرپرستی و زعامت کاری را بر عهده داشته باشد.[1] محمل به کجاوه و هودج تعبیه شده بر روی شتر و نیز به کاروانی که هدایای کعبه همچون پرده آن و گاه پرده مسجد نبوی را حمل می‌کرده، اطلاق می‌شده است.

 سرپرست كاروان حامل هداياي كعبه

امير كسي است كه سرپرستي و زعامت كاري را بر عهده داشته باشد.[1] محمل به كجاوه و هودج تعبيه شده بر روي شتر و نيز به كارواني كه هداياي كعبه همچون پرده آن و گاه پرده مسجد نبوي را حمل مي‌كرده، اطلاق مي‌شده است.[2] امير محمل عهده‌دار حمل و انتقال محمل حاوي هداياي كعبه و سرپرستي و حفاظت آن تارسيدن به مقصد زير نظر امير الحاج بود.

 

در ‌گزارش مشهور، آغاز حركت محمل به حجاز را به سال 645 يا 648ق.[3] و به دوران شجرة الدر ايوبي در مصر بازگردانده‌اند[4] كه در رأس قافله‌اي بر محملي به شكل كجاوه به حج آمد.[5] برخي احتمال داده‌اند كه پيشينه اين كار به پيش از اسلام يا آغاز اسلام برگردد؛ چنان‌كه ‌گزارشي از ارسال هدايا به بيت الله از سوي پيامبر حكايت دارد.[6] البته در آن هنگام، به آن محمل گفته نمي‌شد. به ‌گزارش بتنونى، در روز بيرون آمدن محمل از مصر، جشني بزرگ كه از دوران ايوبيان (حك: 567-648ق.) رسم شده بود، بر پا مي‌گشت[7] و محمل در خيابان‌هاى قاهره به حركت درمي‌آمد و مردم به تماشاى آن مى‌پرداختند. اين محمل را كه مركب از حاجيان و هدايا بود، دسته‏اى از سپاه حفاظت مي‌كرد.[8]

 

تأسيس منصب امير محمل

 تا هنگام دولت مماليك (حك: 648-923ق.) به رغم وجود محمل، منصبي به نام امير محمل پديد نيامده بود و وظيفه او را امير الحاج انجام مي‌داد. در اين دوران، اين منصب پديد آمد. دارنده اين مقام، كنار امير الحاج و زير نظر او، عهده‌دار قيادت محمل ويژه هدايا يا حمل پرده كعبه بود.[9] برخي ظهور منصب امير محملي در مصر را سال 790ق. و امير آن را اقبغا المارديني[10] و شماري ديگر پديد آمدن آن را سال 792ق. و امير محمل را زيني عبدالرحيم الرحمن بن منكلي معروف به بغا شمسي دانسته‌اند كه كنار مبشق الشيخوني، امير الحاج آن سال، حضور داشت.[11] در دوران مماليك، امير حج به دو قسم امير اول (امير الركب) و امير ثاني تقسيم مي‌شد و مقصود از امير ثاني، همين امير محمل بود.[12]

 

با پيدايش منصب امير محمل در مصر، برخي دولت‌هاي ديگر نيز گويا به تقليد از حكمرانان مصر، به ارسال محمل به مكه همراه امير محمل پرداختند. مشهور‌ترين محمل‌ها و اميرانشان در جهان اسلام عبارتند از:

1. اميران محمل مصرى: با پديد آمدن اين منصب، امير محمل مصري و نيز خود محمل از نظر جايگاه، از اين رو كه پرده كعبه و اموال متعلق به حرمين را حمل مي‌كرد، بر ديگر محمل‌ها مقدم بود.[13] با نزديك شدن محمل مصر به مكه، شريف آن شهر، به استقبال محمل مي‌آمد؛ چنان‌كه شريف بركات، از اميران مكه، به سال 849ق. در موسم حج به پيشواز محمل مصر آمد. امير محمل نيز از او دلجويي كرد.[14]

 

در دوران امپراتوري عثماني، در مراسمي كه براي رسيدن محمل مصر در مكه بر‌گزار مي‌شد، نخست گروه موزيك برنامه اجرا مي‌نمود و در پي آن، شيخ الحرم خطبه‏اى ايراد و در آن براى سلطان عثماني، شريف مكه و خديو مصر دعا مي‌كرد. سپس امير محمل مصرى افسار محمل خويش را به امير مكه مي‌سپرد. وي نيز در پي به دست گرفتن زمام و تبرك به آن، ديگر بار آن را تسليم امير محمل مي‌كرد.[15]

 

سال‌هاي پياپي حمل محمل با اميران گوناگون ادامه داشت تا اين‌كه در دوره اول حكومت آل سعود، به دليل آن‌كه در منا به دستور امير محمل مصري، تعدادي از نيروي اخوان كشته شدند، سعود بن عبدالعزيز حمل محمل را بدعت شمرد و دستور آتش زدن محمل مصري را صادر كرد و از آن پس از مصر، محمل اعزام نشد.[16] در پي سقوط دولت سعودي اول و تسلط ديگر بار محمد علي پاشا بر حجاز، ارسال محمل مصري مانند پيش از سر گرفته شد.[17] اين روند تا جنگ جهاني اول (1914م.) ادامه داشت. در پي هم‌پيماني عثماني‌ها با آلمان و نيز شكست آنان از متفقين، انگليسي‌ها از ورود محمل مصر پيش‌گيري كردند. با تسلط ديگر بار آل سعود بر مكه، آنان با مصري‌ها براي ارسال پرده كعبه به توافق رسيدند و از اين هنگام، امير محمل ديگر بار تعيين و از مصر اعزام مي‌شد. اما از آن پس كه ملك سعود بن عبدالعزيز به سال 1346ق. به كارگاه پرده بافي در اجياد، از نواحي مكه، دستور ساختن پوشش كعبه را داد، اعزام محمل مصر متوقف شد.[18]

 

2. اميران محمل شامي: تاريخِ پديد آمدن محمل شامي و اميران آن به گونه دقيق مشخص نيست. بر پايه ‌گزارشي، نخستين بار به سال 919ق. از امير محمل شامى ياد شده است كه وي هم‌زمان با محمل مصر وارد مكه شد و شريف بركات، از اميران مكه، در منا، اميران محمل‌هاي ياد شده را از اين رو كه در مسير با هم در‌گير شده بودند، آشتى داد.[19] در اين ‌گزارش، نام امير محمل شامي نيامده است. اين خبر بيانگر آن است كه محمل شامي دست كم از آغاز سده دهم ق. به حجاز ارسال مي‌شده است.

 

محمل شامى تا جنگ جهاني اول (1333ق./1914م.) همه ساله با اميران به حرمين سفر مي‌كرد. اين محمل افزون بر هدايا و صدقات، حامل شمع‌هايي براي روشنايي درون و بيرون كعبه همراه عطر و بخور و نيز طناب‌هايى براى محكم كردن پرده كعبه بود.[20] با توجه به آن‌كه شام و مصر زير سلطه عثماني بود، اميران محمل آن‌ها با يكديگر رقابت داشتند. در ‌گزارشي آمده كه اين دو در مكه كنار چادرهاى شريف مكه، مراسمي شكوهمند بر‌گزار و ضمن آتش‌بازي، گلوله هاي نوراني را به هوا شليك مي‌كردند.[21] از اميران محمل شامى مي‌توان به عبدالرحمن پاشا[22]، پاشا حسين[23]، امير محمد فروخ[24]، و سنطباي اشاره كرد.[25]

 

3. اميران محمل عراقى: از هنگام دقيق اعزام محمل عراقي آگاهي در دست نيست. به رغم ‌گزارش‌هاي متعدد از اعزام محمل عراق در دوره عباسيان، ايلخانيان و ديگر دولت‌ها، از منصب امير محمل سخن به ميان نيامده است. البته غازان خان ايلخاني به سال 702ق. ضمن گماشتن قُتْلُغْ شاه، از اميران حكومتي، به منصب امير الحاج، محملي ويژه به نام خود روانه مكه كرد.[26] نيز به سال ٧٣٠ق. عراقي‌ها براي عزيمت به مكه از راه شام، فيلي را همراه داشتند كه ابوسعيد بهادرخان، واپسين ايلخان مغول، براي انتقال پوشش كعبه ارسال كرده بود. اما مردم آن را شوم دانستند و به فيل ابرهه تشبيه كردند. اين نخستين بار بود كه فيل جاي شتر را در محمل گرفت.[27] ابوسعيد عنايت و توجهي فراوان به محمل نمود و پرده‌اي از ابريشم مزيّن به طلا و جواهر و ياقوت و ديگر گوهرهاي قيمتي براى كعبه ارسال كرد.[28]

 

در دوران آق قويونلوها و به سال 877ق. اوزون حسن، امير دولت تركمانان، جامه‌اي براي كعبه همراه امير محمل عراق فرستاد. آنان در مدينه دستور دادند كه به نام اوزون حسن خطبه بخوانند. اين كار با واكنش سخت قايتباي، سلطان مملوكي مصر، رويارو شد.[29] به سال 848ق. شاهرخ ميرزا، حاكم شيراز، از پادشاه مصر جقمق مملوكي درخواست كرد كه پوشش كعبه را در آن سال خود بر عهده گيرد و او موافقت كرد. بدين منظور، وي جامه را در آغاز به مصر فرستاد و سپس آن را همراه حاجيان مصرى به مكه ارسال كرد تا كعبه را بدان پوشش دهند. آنان در روز عيد قربان درون كعبه را با همان جامه پوشش دادند؛ زيرا سلطان مصر اجازه نداد آن جامه بر روى كعبه قرار داده شود.[30]

 

4. اميران محمل يمنى: محمل يمنى نخستين بار به سال 963ق. به مكه اعزام شد. در اين سال، مصطفى پاشا حاكم يمن از سوى دولت عثمانى اجازه خواست تا از آن‌جا محملى به مكه راه اندازي شود و با در خواست او موافقت شد. زمانى كه اين محمل به مكه رسيد، امير شهر در بيرون شهر از آن استقبال كرد و خلعت دريافت نمود. اعزام اين محمل تا سال 1049ق. ادامه داشت و سپس به علت گرفتارى دولت عثمانى، اعزام اين كاروان متوقف گشت.[31] نام اميران محمل يمني مشخص نيست.

 

5. اميران محمل رومى (عثماني): با تسلط عثماني‌ها بر مصر و شام و حجاز، آنان به سال 923ق. امير مصلح (مصلح الدين) را همراه پرده كعبه و مقدارى صدقات به سوى مكه اعزام كردند.[32] او هم‌زمان با امير علايى همراه محمل مصرى به مكه رسيد. شريف مكه همراه فرزندش و تعدادى از مكيان به پيشواز آنان آمد و پس از پوشيدن خلعت ارسالي، همراه دو امير محمل رومى و مصرى وارد مكه شد. عثمانيان چند سال كنار امير اول يا همان امير الحاج، امير محمل را نيز اعزام مي‌كردند. برسباي چركسي (دوادار) نايب السلطنه مصر نخستين كسي از تركان دانسته شده كه از سوي عثماني بدين منصب گمارده شد.[33]

 

اين محمل كنار محمل مصري ترتيب داده شد و پرده كعبه را با خود حمل مي‌كرد كه از اموال سلطان سليم عثماني بود.[34] امير محمل رومى پس از چندي ديگر بار از سوي عثماني به وظيفه امير الحاج افزوده شد. از اين رو، از حدود نيمه سده دهم ق. نامي از امير محمل نيست.

 

در برخي منابع، از محمل كرك و حلب نيز ياد شده [35]؛ اما از اميران آن‌ها سخني به ميان نيامده است.

 

… منابع

اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، 1408ق؛ افادة الانام: عبدالله‏ بن محمد الغازي (م.1365ق.)، به كوشش ابن دهيش، مكه، مكتبة الاسدي، 1430ق؛ امراء البلد الحرام: زيني دحلان (م.1304ق.)، بيروت، الدار المتحدة للنشر؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ تاريخ اليمن: واسعي يماني، قاهره، مطبعة السلفيه، 1346ق؛ تاريخ امراء البلد الحرام عبر عصور الاسلام: عبدالفتاح حسين راوه المكي، طائف، مكتبة المعارف، 1407ق؛ تاريخ مكه: احمد السباعي (م.1404ق.)، نادي مكة الثقافي، 1404ق؛ تحرير تاريخ وصاف: عبدالمحمد آيتي، تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1346ش؛ خطط الشام: محمد كرد علي (م.1953م.)، بيروت، مكتبة النوري، 1403ق؛ الدرر الفرائد المنظمه: عبدالقادر بن محمد الجزيري (م.977ق.)، به كوشش محمد حسن، بيروت، ‌دار الكتب العلميه، 1422ق؛ الرحلة الحجازيه: اوليا چلبي، قاهره، دار الآفاق، 1999م؛ الرحلة الي مصر و السودان و الحبشه: اوليا چلبي، قاهره، دارالآفاق، 1427ق؛ السلوك لمعرفة دول الملوك: المقريزي (م.845ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ صبح الاعشي: احمد بن علي القلقشندي (م.821ق.)، به كوشش يوسف علي، دمشق، دار الفكر، 1987م؛ العقد الثمين في تاريخ البلد الامين: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1419ق؛ كعبه و جامه آن از آغاز تا كنون: محمد الدقن، ترجمه: انصاري، تهران، مشعر، 1384ش؛ الكامل في التاريخ: ابن اثير (م.630ق.)، به كوشش القاضي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1407ق؛ لسان العرب: ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ منائح الكرم: علي بن تاج الدين السنجاري (م.1125ق.)، به كوشش المصري، مكه، جامعة ام القري، 1419ق؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ النجوم الظاهره: ابن تغري بردي الاتابكي (م.874ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومي؛ نفح الطيب: احمد بن محمد المقري (م.1041ق.)، به كوشش البقاعي، بيروت، دار الفكر، 1419ق.

 

سيد محمود ساماني

 

 
[1]. لسان العرب، ج4، ص31، «امر».

[2]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص570.

[3]. التاريخ القويم، ج2، ص328؛ ج5، ص189، 196.

[4]. تاريخ مكه، ص247.

[5]. الرحلة الحجازيه، ص270.

[6]. الرحلة الحجازيه، ص271.

[7]. الرحلة الحجازيه، ص273.

[8]. الرحلة الحجازيه، ص272.

[9]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص571.

[10]. النجوم الزاهره، ج11، ص253؛ نفح الطيب، ج5، ص302.

[11]. الدرر الفرائد، ج1، ص423.

[12]. الدرر الفرائد، ج1، ص170-173.

[13]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص571.

[14]. صبح الاعشي، ج4، ص281-282؛ تاريخ امراء البلد الحرام، ص192.

[15]. مرآة الحرمين، ج1، ص369.

[16]. تاريخ امراء البلد الحرام، ص352؛ امراء البلد الحرام، ص326.

[17]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص584.

[18]. الدرر الفرائد، ج1، ص440-448؛ موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص586.

[19]. الدرر الفرائد، ج1، ص491.

[20]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص583؛ تاريخ مكه، ص576.

[21]. مرآة الحرمين، ج1، ص369.

[22]. مرآة الحرمين، ج1، ص395.

[23]. تاريخ اليمن، ص287؛ الرحلة الي مصر و السودان و الحبشه، ج1، ص13.

[24]. الدرر الفرائد، ج1، ص411.

[25]. منائح الكرم، ج2، ص575؛ خطط الشام، ج2، ص279.

[26]. تحرير تاريخ وصاف، ص234.

[27]. السلوك، ج3، ص134؛ اتحاف الوري، ج3، ص192-193.

[28]. السلوك، ج3، ص35؛ اتحاف الوري، ج3، ص192-193؛ الدرر الفرائد، ج1، ص418.

[29]. كعبه و جامه آن، ص115-116.

[30]. منائح الكرم، ج3، ص43.

[31]. منائح الكرم، ج3، ص346؛ نك: الدرر الفرائد، ج1، ص418؛ تاريخ مكه، ص550.

[32]. تاريخ مكه، ص345-414.

[33]. الدرر الفرائد، ج1، ص499.

[34]. تاريخ مكه، ص345.

[35]. موسوعة مكة المكرمه، ج3، ص571 به بعد.