سرداب
171. سرداب غیبت در ضلع غربی صحن مطهر آستان سامرا، حجره‌ای واقع در زیرزمین وجود دارد که امروزه نزد شیعیان، به سرداب غیبت امام زمان[ شهرت دارد. بسیاری از مورخان و نویسندگان اهل‌سنت در کتب خود، اقوالی را درباره این سرداب نقل کرده‌اند که بر
171. سرداب غيبت
در ضلع غربي صحن مطهر آستان سامرا، حجرهاي واقع در زيرزمين وجود دارد كه امروزه نزد شيعيان، به سرداب غيبت امام زمان[ شهرت دارد. بسياري از مورخان و نويسندگان اهلسنت در كتب خود، اقوالي را درباره اين سرداب نقل كردهاند كه بر مبناي آن، شيعيان معتقدند كه غيبت حضرت مهدي[ از اين نقطه آغاز شده است يا اينكه آنها معتقدند كه امام[ از سرداب، ظهور ميكند؛ چنانكه ياقوت حموي در كتاب خود، ذيل نام سامرا ميگويد:
... و بها السرداب المعروف في جامعها الذي تزعم الشيعه ان مهديهم يخرج منه.[1]
در سامرا، سرداب معروفي در مسجد آن شهر، وجود دارد كه شيعه ميپندارند مهدي آنان، از اين سرداب ظهور خواهد كرد.
از ديگر بزرگان اهلسنت كه اين قبيل باورها را به شيعه نسبت دادهاند، ميتوان از ابن خلّكان، قزويني، ابن تيميه، ابنقيم جوزيه، ابن كثير، ذهبي و... ياد كرد. بيترديد، شيعيان اينگونه ادعاها را نميپذيرند. ازاينرو برخي از علماي شيعه نيز درصدد پاسخگويي به آنها برآمدهاند.[2] براساس اعتقاد شيعيان، غيبت كبراي امام زمان[، با وفات آخرين نايب خاص آن حضرت، آغاز شد؛ نه با غيبت ايشان در زيرزمين و محل ظهور آن حضرت نيز مكه و مسجدالحرام خواهد بود. (تصوير شماره 266)
شيخ عباس قمي ميگويد:
براي اشتهار اين مكان، به سرداب غيبت بر سر زبانها و نيز در نوشتههاي متأخران، دليلي يافت نشده و سبب ناميدن آنها به اين اسم، معلوم نگشته است و تمام آنچه اهلسنت در اينباره به شيعيان نسبت ميدهند، افترا ميباشد و در كتب شيعه، اثري از چنين ادعاهايي نيست.[3]
شيخ ذبيحالله محلاتي، درباره وجه تسميه سرداب غيبت، مينويسد كه شهرت يافتن اين سرداب به سرداب غيبت، به علت آن نيست كه حضرت حجت[ در آن، غايب شده است؛ چنانكه ناآشنايان به تاريخ، پنداشتهاند. بلكه به اين دليل است كه اين مكان، محل زندگي و عبادت سه امام معصوم: بوده است و جمعي از اوليا نيز در همين مكان، به ديدار آن حضرت[ موفق شدهاند. ازاينرو در زمره بقاع متبرك، به شمار ميآيد.[4]
مرحوم سيد محسن امين نيز در اينباره نوشته است:
آنچه ميپندارند كه شيعيان، به وجود حضرت مهدي[ در سرداب سامرا قائل ميباشند، توهمي فاسد است. بلكه شيعيان براي تبرك جستن به آثار صالحان در اين مكان، به عبادت ميپردازند؛ زيرا در اينجا، سه تن از ائمه اهلبيت: زندگي كردهاند و اينجا، سرداب خانه آنها در سامرا بوده است.[5]
در گذشته، نزد مردم عوام، باورهايي وجود داشت كه حضرت مهدي[ پس از ورود به چاهِ داخل سرداب، ناپديد شده است. براساس اين باور، زائران شيعه، داخل سرداب، از حوضي كه محل وضوي امام هادي و عسكري(عليهما السلام) بود، براي تبرك خاك برميداشتند و كمكم اين مكان، به چاه غيبت معروف شد. (تصوير شماره 267)
مرحوم محدث نوري در اينباره مينويسد:[6]
و آنچه از مشايخ، دست به دست رسيده، اين است كه اين صفه، محل حوضي براي وضو گرفتن آن بزرگواران در آن سرداب بوده است. پس از آنكه خانه آن بزرگواران، مزار و محل عبادت مردم شد، اين صفه شريف، معين شده بود براي گذاشتن و انداختن عرايض و رقاع حاجات كه شيعيان، به حضرت صاحب الزمان[ مينوشتند و در آنجا ميگذاشتند و هر وقت صلاح بود، جواب عريضه از آنجا يا از خارج، به صاحبش ميرسيد؛ چنانكه سيد جليل، علي بن طاووس، در اواخر كتاب «فرج المهموم» بعضي از حكايات آن را نقل كرده است.
و به ملاحظه اين سيره و عادت در طرف راست، وسط شباك، سوراخي بهقدر آنكه دست ميان آن برود و رقعه را بيندازد، گذاشتهاند كه در طرف ديگر، نظير آن را ندارد و هركس تأمل كند، ميداند كه اين سوراخ، ساخته براي همين كار بود. آن محل نيز ميان همه آن سرداب، امتيازي پيدا كرد در تبرك و شرافت و احترام و بوسيدن و استشفا به تربت آن؛ تا آنكه صحن و راه سرداب مقدس، از آن صحن مطهر، جدا شد و از غير جنس خدمه براي آن ظاهر شد و ديدند حرص و رغبت شيعيان را به آن محل شريف و غلبه و استيلاي خود را بر آن غربا و زوار بيمعين. لهذا آن را براي كسب غيرطيب خود، سرمايه كردند و براي جلب منافع از ايشان، آن را دكاني قرار دادند و به اقسام حيل از آنها، فايده ميبردند و كمكم به دادن ريگ و خاك آنجا را به آن بيچارگان و گرفتن چيزي، مقداري از آنجا گود شد... تا آنكه زماني كه شيخ عالم جليل علامه عصر خود، شيخ عبدالحسين طهراني ـ طاب ثراه ـ به جهت تذهيب قبه مطهره و اصلاح صحن منور، به آنجا مشرف شدند، پس از مشاهده آن خرابي و زياد شدن در هر روز و خوف صدمه رسيدن به اساس عمارت، مقرر فرمودند آنجا را پر كردند تا مقدار دو پله به بالا مانده و آن را به آجر و گچ محكم نمودند.
پس از وفات آن مرحوم، چون در سرمايه آن جماعت، به جهت بنّايي خللي پيدا شد، دوباره آن بنا را خراب كردند و به دادن ريگ و سنگ آنجا به جهّالِ زوار و بردن عوام را در آنجا، به اسم تبرك، بازار كسب خود را رونقي دادند و كمكم به منزله چاهي شد و اسم آن را چاه صاحبالزمان گذاشتند و جزو مناسك زوار شد كه چون به آنجا روند، از چاه صاحبالزمان سؤال كنند و به انواع بيادبي و جسارت، خود را ميان چاه افكنند و مقداري ريگ بردارند. تمام اين حركات بياصل و بيپايه و خلاف ادب و احترام، بلكه در بعضي از مواضع، شبهه حرمت دارد... .
همانگونه كه بيان شد، در هيچيك از منابع معتبر شيعه، از اين مكان، به چاه غيبت يا محل غيبت حضرت مهدي[، ياد نشده است و اينگونه باورهاي نادرست مورد تأييد علماي شيعه نبوده و خوشبختانه اين باورها، امروزه منسوخ و فراموش شده است. (تصوير شماره 268)
سرداب غيبت، حجره كوچكي است به طول و عرض 2 × 5/1 متر كه در زيرزمين واقع است و از طريق پلكاني با بيست پله، به همكف بنا، متصل ميشود. سقف و ديوارهاي حجره با كاشيهاي هفترنگ از دوره ناصرالدينشاه قاجار، تزيين شده است و نوشتهاي روي اين كاشيها، از تشرف ناصرالدينشاه به اين مكان، در سال 1287ه .ق، حكايت دارد.
اين حجره، داراي درِ چوبي بسيار نفيس، با كتيبههايي به خط نسخ است كه از ارزش تاريخي بالايي برخوردار است. در بهصورت مشبك و داراي دو لنگه است و براساس كتيبههاي آن، در سال 606ه .ق، به فرمان خليفه عباسي، الناصر لدين الله كه مذهب تشيع داشته و به سرپرستي ابوتميم معدّ بن حسين بن سعد موسوي (متوفاي 617ه .ق)، ساخته شده است.[7] گرداگرد حجره نيز يك كتيبه نواري، به خط كوفي، حاوي صلوات بر چهارده معصوم، وجود دارد. (تصوير شماره 269)
متأسفانه اين اثر تاريخي نفيس و ارزشمند، در جريان يكي از انفجارهاي تروريستي كه در آستان مقدس سامرا اتفاق افتاد، آسيب جدي ديد و بخش اصلي آن، از بين رفت و امروزه تنها حاشيه آن، باقي مانده است.
در گذشته، راه رسيدن به سرداب، از طريق راهروي طولاني و تاريكي بود كه ورودي آن، پشت قبر نرجس خاتون، داخل حرم مطهر قرار داشت. اما احمد خان دنبلي براي سرداب غيبت صحني مستقل و دهليز و راهپلهاي جداگانه ايجاد كرد و راهپله و دالان قبلي را مسدود نمود.[8] (تصوير شماره 270)
روي سرداب غيبت، مسجدي وجود دارد كه به مسجد صاحب، مشهور است و به دست حسينقليخان دنبلي ساخته شده است. بر فراز آن نيز گنبد مرتفعي با كاشيهاي هفترنگ وجود دارد كه به دست محمدعلي ميرزا، حاكم كرمانشاهان، كاشيكاري شده است.[9]
پس از سقوط رژيم بعثي، فضاي مجاور سرداب غيبت در زيرزمين را گسترش داده و شبستان وسيعي در مجاورت آن ساختهاند كه نمازهاي جماعت، در آن برگزار ميگردد.
[2]. براي آگاهي بيشتر، ر.ك: سفينه، «پژوهشي درباره مسأله سرداب»، سيد محمد مهدي خرسان، ترجمه: ماندني مواساتيان، صص 89 و 102.
[5]. اعيان الشيعة، ج1، ص107. «و ما يتوهّم من أنهم يقولون بوجود المهدي في سرداب سامراء فهو توهم فاسد، و انما يتبركون بهذا السرداب و يتعبدون فيه من باب التبرك بآثار الصالحين، لأنه قد سكنه ثلاثة من ائمة اهل البيت:، و كان سرداب دارهم التي في سامراء».
[7]. براي آگاهي بيشتر درباره اين اثر، ر.ك: وقف ميراث جاويدان، «باب غيبت در سامرا»، ترجمه: مسلم صاحبي، ش 5، بهار 1373ه .ش، ص86.
[8]. مآثر الكبراء في تاريخ سامراء، ج1، صص 354 و 355؛ هدية الزائرين و بهجة الناظرين، شيخ عباس قمي، ص74.