علماء مدفون در کربلاء
95. مقبره ابن‌حمزه طوسی در ورودی شرقی شهر کربلا، ابتدای جاده منتهی به منطقه هندیه (طویریج)، زیارتگاهی به نام ابن حمزه وجود دارد که درباره شخصیت مدفون در آن، دو دیدگاه مطرح می‌باشد: براساس دیدگاه اول[1]، صاحب این بقعه، عمادالدین ابوجعفر محمد ب
95. مقبره ابنحمزه طوسي
در ورودي شرقي شهر كربلا، ابتداي جاده منتهي به منطقه هنديه (طويريج)، زيارتگاهي به نام ابن حمزه وجود دارد كه درباره شخصيت مدفون در آن، دو ديدگاه مطرح ميباشد: براساس ديدگاه اول[1]، صاحب اين بقعه، عمادالدين ابوجعفر محمد بن علي بن حمزه طوسي، معروف به ابن حمزه، از علما و فقهاي شيعه در قرن ششم هجري است.
منتجبالدين رازي در كتاب «الفهرست»، از او با عنوان «شيخ امام عمادالدين ابوجعفر محمد بن علي بن حمزه طوسي مشهدي» نام ميبرد و ميگويد: «او فقيهي عالم و واعظ بود و تأليفاتي از جمله الوسيله، الواسطه، الرائع في الشرائع، المعجزات و مسائل في الفقه، داشته است».[2]
متأسفانه از تاريخ ولادت و وفات وي، اطلاعي در دست نيست. اما در كتاب خود، «الثاقب في المناقب»، اشارهاي كرده است كه نشان ميدهد در سال 560ه .ق، زنده بوده است.[3] همچنين ياد كردن شيخ منتجبالدين رازي (متوفاي 585ه .ق) از وي در كتاب خود، نشان ميدهد كه اين دو، معاصر يكديگر بودند بنابراين ابن حمزه، از علماي قرن ششم هجري بوده است. (تصوير شماره 172)
از تأليفات ابن حمزه، ميتوان به آثار زير اشاره كرد:[4]
ـ الوسيله الي نيل الفضيلة: اين كتاب در فقه شيعه است و چندين نسخه خطي از آن وجود دارد و آن را محمد حسون، تصحيح و كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، منتشر كرده است؛
ـ الثاقب في المناقب: كتابي است در بيان مناقب و معجزات ائمه معصومين: كه تأليف آن در 560ه .ق، به پايان رسيده است و آن را نبيل رضا علوان، تصحيح و منتشر كرده است؛
ـ الرائع في الشرائع: در فقه؛
ـ كتاب الواسطه: در فقه؛
ـ قضاء الصلاة: در فقه.
براساس ديدگاه دوم كه امروزه، ميان اهالي كربلا شهرت دارد و حتي در تابلوي زيارتنامهاي كه بر قبر نصب شده است، مدفون در اين مرقد، علي بن حمزة بن حسن بن عبيدالله بن حضرت ابوالفضل عباس ميباشد[5] كه نجاشي، از او ياد كرده و درباره وي، گفته است:[6]
علي بن حمزة بن الحسن بن عبيدالله بن العباس بن علي بن ابيطالب(عليه السلام): ابومحمد. ثقة، روى وأكثر الرواية. له نسخه يرويها عن موسى بن جعفر عليه السلام، أخبرنا محمد بن جعفر قال: حدّثنا احمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا محمد بن هارون بن عيسى قراءة قال: حدّثنا محمد بن علي بن حمزة قال: سمعت ابي يحدّث عن موسى بن جعفر، وذكر النسخه.
صاحب كتاب «مدينة الحسين» نيز اشاره كرده است كه مدفون در اين بقعه، سيد ديگري از نوادگان سيد نامبرده است كه نسب وي چنين است: «عبيدالله بن حمزة بن قاسم بن علي بن حمزة بن حسن بن عبيدالله بن حضرت عباس بن علي(عليه السلام)»؛ حال آنكه به اجماع علماي انساب، از حمزة بن قاسم كه زيارتگاهش در حله واقع است، فرزندي باقي نمانده است.[7]
امروزه مرقد ابن حمزه، در محله عباسيه (باب طويريج)، در شرق كربلا واقع است. طول و عرض فضاي كلي زيارتگاه 30 × 23 متر است كه بخش عمده آن، شامل صحني است كه بناي مقبره را از دو سمت شرقي و جنوبي آن، فراگرفته است. صحن، داراي ديواري به ارتفاع دو متر است كه در ضلع جنوبي آن، يك ورودي با تابلوي كاشيكاري وجود دارد. مقابل اين ورودي و پس از گذشتن از صحن، ايوان يا رواق مقبره، به طول ده متر و ارتفاع سه متر وجود دارد كه داراي سه دهانه است. دهانه مياني آن، به شكل يك طاقگان ساده، ايجاد شده است كه نماي طاق و دو ستون مجاور آن كاشيكاري شده است. روي يكي از اين كاشيها، نام يكي از متوليان زيارتگاه، به نام عباس نايف المسعودي و تاريخ 1411ه .ق، ثبت شده است و بر جبهه ايوان يا رواق نيز يك كتيبه كاشي، وجود دارد. طول و عرض اتاق مقبره، 12 × 7 متر است و داراي گنبد پيازي كوچكي است كه از بيرون با رنگ سبز، رنگآميزي شده است. ميان اتاق، قبر ابنحمزه قرار دارد كه داراي ضريحي به طول و عرض 5/3 × 3 متر و ارتفاع سه متر است. همچنين اين زيارتگاه، داراي نمازخانهاي به مساحت 6 × 3 متر ميباشد.[8] (تصوير شماره 173)
96. مرقد ابنفهد حلّي
جمالالدين ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد اسدي حلي، معروف به ابنفهد حلي، از علماي بزرگ شيعه در نيمه دوم قرن هشتم و نيمه اول قرن نهم هجري است. از جمله اساتيد ابنفهد و علمايي كه او از آنها روايت كرده است، ميتوان از شخصيتهاي زير نام برد: احمد بن عبدالله، معروف به ابنمتوّج بحراني، بهاءالدين علي بن عبدالكريم ابن عبدالحميد نيلي نسابه، نظامالدين علي بن محمد بن عبدالحميد نيلي، ظهيرالدين علي بن يوسف بن عبدالجليل نيلي، جلالالدين عبدالله بن شرفشاه، ضياءالدين ابوالحسن علي بن محمد بن مكي (فرزند شهيد اول) و فاضل مقداد سيوري.[9] همچنين بسياري از علما نزد او شاگردي نموده يا از وي روايت، نقل كردهاند كه از آن جملهاند: احمد بن محمد بحراني، ابن راشد قطيفي، علي بن هلال جزائري، ظهيرالدين بن علي عيناثي عاملي، عبدالسميع بن فياض اسدي، شيخ مفلح بن حسن صيمري، عزالدين حسن بن احمد بن فضل ماروني عاملي، شمسالدين بن عزالدين حسني و سيد محمد بن فلاح موسوي حويزي، معروف به «مشعشع».[10]
بيشتر دوران عمر ابن فهد، مصادف با دوره حكومت آلجلاير در عراق بود. او در
سال 840 ه .ق، از طرف اسپند ميرزا تركمان، حاكم بغداد،[11] براي مناظره با علماي اهلسنت، به بغداد دعوت شد. ابنفهد در اين مناظرهها موفق شد حقانيت تشيع را ثابت كند. در نتيجه، اسپند ميرزا، مذهب شيعه را اختيار كرد و به نام دوازده امام، خطبه خواند.[12]
سال 840 ه .ق، از طرف اسپند ميرزا تركمان، حاكم بغداد،[11] براي مناظره با علماي اهلسنت، به بغداد دعوت شد. ابنفهد در اين مناظرهها موفق شد حقانيت تشيع را ثابت كند. در نتيجه، اسپند ميرزا، مذهب شيعه را اختيار كرد و به نام دوازده امام، خطبه خواند.[12]
ابنفهد، تأليفات فراواني داشته است؛ از جمله: عدّة الداعي ونجاح الساعي
(از مشهورترين آثار ابنفهد و از مهمترين كتب شيعه در اخلاق و ادعيه)، المهذب البارع في شرح المختصر النافع؛ التحصين في صفات العارفين (از مهمترين تأليفات عرفاني ابنفهد)، التواريخ الشرعية عن الائمة المهدية، استخراج الحوادث، اسرار الصلاة، الادعيه والختوم، بغية الراغبين، الدر الفريد في التوحيد، الدر النضيد في فقه الصلاة، مصباح المبتدي وهداية المقتدي، الموجز الحاوي لتحرير الفتاوي، كفاية المحتاج في مناسك الحاج، اللمعة الجلية في معرفة النية، المقتصر في شرح المختصر، شرح ارشاد علامه حلي، شرح الفية شهيد اول، المحرر في الفتوي، جوابات المسائل البحرانية، جوابات المسائل الشامية و رسالة الي اهل الجزائر.[13]
(از مشهورترين آثار ابنفهد و از مهمترين كتب شيعه در اخلاق و ادعيه)، المهذب البارع في شرح المختصر النافع؛ التحصين في صفات العارفين (از مهمترين تأليفات عرفاني ابنفهد)، التواريخ الشرعية عن الائمة المهدية، استخراج الحوادث، اسرار الصلاة، الادعيه والختوم، بغية الراغبين، الدر الفريد في التوحيد، الدر النضيد في فقه الصلاة، مصباح المبتدي وهداية المقتدي، الموجز الحاوي لتحرير الفتاوي، كفاية المحتاج في مناسك الحاج، اللمعة الجلية في معرفة النية، المقتصر في شرح المختصر، شرح ارشاد علامه حلي، شرح الفية شهيد اول، المحرر في الفتوي، جوابات المسائل البحرانية، جوابات المسائل الشامية و رسالة الي اهل الجزائر.[13]
ابنفهد در سال 757ه .ق، به دنيا آمد و در سال 841ه .ق، از دنيا رفت.[14] خوانساري درباره قبر وي، مينويسد:[15]
قبر ابنفهد حلي، در كربلا معروف است و وسط باغي، نزديك خيمهگاه قرار دارد. من در آنجا، به زيارت قبر وي مشرف شدم و سيد علي طباطبايي، صاحب رياض، بدان مزار بسيار تبرك ميجست و به زيارت آن ميرفت.
با وجود شهرت مدفن ابنفهد حلي در اين زيارتگاه، برخي معتقدند كه قبر وي در حله است و مرقد منسوب به وي در كربلا، در واقع قبر ابنفهد احسائي، از ديگر علماي شيعه ميباشد؛ چنانكه شيخ علي بلادي بحراني مينويسد:[16] «برخي گفتهاند قبري كه در كربلا، نزديك خيمهگاه حسيني، به قبر ابنفهد معروف است، قبر ابنفهد احسائي است. برخي ديگر نيز گفتهاند قبر ابنفهد حلي است». (تصوير شماره 174 و 175)
همچنين سيد مهدي قزويني در كتاب المزار خود، ابراز عقيده نموده است كه قبر ابنفهد حلي در حله قرار دارد و قبر ابنفهد احسائي در كربلا واقع است.[17] شيخ آقا بزرگ طهراني نيز در شرح حال سيد حسين بن سيد مهدي قزويني (1325ه .ق) مينويسد:[18]
علامه مرحوم شيخ آقا رضا اصفهاني، در نامهاي به من نوشت كه نظر سيد حسين قزويني اين است كه قبر معروف در كربلا به ابنفهد حلي، مقبره ابنفهد احسائي است و ابنفهد حلي، در شهر حله مدفون است و شايد اين موضوع را از پدرش، شنيده باشد.
مرقد ابن فهد، در خيابان قبله امام حسين(عليه السلام)، در فاصله تقريبي 250 متري جنوب آستان حسيني واقع است. تاريخ دقيق بناي نخستين ساختمان، مشخص نيست. اما به گفته آلطعمه، شاهعباس صفوي در سال 1032ه .ق، اين بنا را ساخته است.[19] حرزالدين، بناي قديمي آن را چنين توصيف كرده است: «بر قبر وي، گنبدي قديمي برپاست و اطراف آن، صحني وجود دارد كه با ستونها و اتاقهايي براي استقرار زائران آستان امام حسين(عليه السلام)، احاطه شده است».[20]
مرقد ابنفهد در سال 1384ه .ق، بازسازي شده است. در واقع ساختمان اصلي آن، بنايي چند ضلعي بوده كه با الحاق نمازخانهاي از سمت جنوب و جنوب غربي به آن، شكل منتظم آن، از بين رفته است. مقبره داراي گنبدي به قطر حدود چهار متر و ارتفاع حدود نه متر از سطح زمين است. گردن گنبد هشتضلعي است و هر ضلع، شامل پنجرهاي بزرگ است. نماي گنبد از بيرون با كاشيهايي با نقشهاي هندسي و گياهي، پوشيده شده و از درون نيز آينهكاري شده است. روي قبر، ضريحي مسي به طول حدود 5/1 متر و عرض كمتر از يك متر و ارتفاع تقريبي 5/2 متر قرار دارد. طول و عرض نمازخانه سرپوشيده متصل به بنا، به ترتيب 6 × 5/3 متر و مساحت آن، بيش از 51 مترمربع است.[21]
97. مقبره سيد محمد آلجودة
اين مرقد، در گوشه شمال غربي قبرستان قديمي كربلا، كنار جاده نجف كه به آستان حضرت عباس(عليه السلام) منتهي ميشود، واقع است. داراي اتاق مقبره، گنبد سبزرنگ و صحن كوچكي است. روي قبر، صندوقچهاي چوبي وجود دارد كه با پارچه، پوشيده شده و بر آن نيز يك ضريح آهني مشبك، نصب شده است. (تصوير شماره 176 و 177)
صاحب اين مرقد، يكي از سادات دوره متأخر به نام «سيد محمد بن سيد عبود ابن سيد جودة بن علوش بن فرج بن حسن بن حسين المحنّه» است كه نسبش به امام موسي كاظم(عليه السلام) ميرسد. او سيدي زاهد و عالم و معاصر آيتالله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني بود كه در سال 1363ه .ق از دنيا رفت. مردم بهويژه در شبهاي جمعه و روز جمعه، قبر او را زيارت ميكنند و كرامات فراواني از اين زيارتگاه، گزارش شده است.[22]
98. مقبره سيد محمد مجاهد
سيد محمد طباطبايي كربلايي، معروف به سيد محمد مجاهد، فرزند سيد علي طباطبايي صاحب رياض، از علماي نيمه اول قرن سيزدهم هجري است. او فرزند سيد علي طباطبائي صاحب رياض است و پدربزرگ وي از ناحيه مادر، علامه آقا محمدباقر وحيد بهبهاني (متوفاي 1205ه .ق)، فقيه بزرگ شيعه در قرن دوازدهم هجري بود.
سيد محمد مجاهد، حدود سال 1180ه .ق، در كربلا به دنيا آمد و نزد پدرش و نيز علامه سيد مهدي بحرالعلوم، به آموختن علوم ديني پرداخت. سپس به اصفهان مهاجرت كرد و در آنجا، به تدريس و تأليف پرداخت. پس از وفات پدرش، به كربلا بازگشت و مدتي نيز در كاظمين اقامت نمود.[23] (تصوير شماره 178)
به دنبال تعرض روسيه به مردم و خاك ايران كه به دوره دوم جنگهاي ايران و روس منجر شد، عباس ميرزا، فرزند فتحعليشاه قاجار، سيد محمد طباطبايي را از وضعيت آگاه كرد و از وي ياري خواست. او نيز به جهاد عليه روسيه، فتوا داد كه بعد از آن، به لقب «مجاهد»، شهرت يافت. سپس همراه جمعي از علما و طلاب، به تهران رفت و علما را به پايتخت دعوت كرد و با حضور علما در تهران، جنبش عظيمي، ميان مردم براي جهاد با روسيه پديد آمد.
سپس آيتالله مجاهد و تعداد ديگري از علما، به تبريز مهاجرت كردند. دوره دوم جنگهاي ايران و روس كه با پشتيباني و حمايت علما آغاز شد، به علت بيكفايتي شاه قاجار و برخي اشتباهات در سپاه ايران، به شكست نيروهاي ايران منجر شد. در اين ميان سيد محمد مجاهد در تبريز دچار سوء هاضمه شد و در مسير بازگشت به تهران، در سيزدهم جماديالثاني 1242ه .ق، در قزوين از دنيا رفت. جنازهاش را به زادگاهش كربلا منتقل كردند و در بينالحرمين به خاك سپردند.[24] از تأليفات وي، ميتوان به مفاتيح الاصول، المناهل في فقه آل الرسول، الوسائل الي النجاة و اصلاح العمل، اشاره كرد.[25]
مقبره وي، در حاشيه شمالي بينالحرمين واقع است و شامل اتاق هشتضلعي كوچكي است كه بالاي آن، گنبد بسيار كوچكي با پوشش كاشيكاري وجود دارد. نماي بيروني مقبره، داراي پوششي از سنگ مرمر است و بالاي ديوارهاي آن، گرداگرد مقبره، كتيبههايي حاوي قصيدهاي به زبان عربي در مدح سيد مجاهد، به چشم ميخورد.
بسياري از نوادگان سيد محمد مجاهد، از علما و فقهاي شيعه بودند كه برخي از آنان نيز در مجاورت وي، به خاك سپرده شدهاند كه از آن جمله ميتوان به سيد محمدعلي طباطبايي (1302-1381ه .ق)، از شاگردان ميرزا محمدتقي شيرازي، اشاره كرد.[26]
99. مقبره شريف العلماء
ملا محمد يا محمدشريف بن ملا حسنعلي آملي مازندراني، ملقب به «شريفالدين» و مشهور به «شريفالعلماء»، از فقها و اصوليان بزرگ قرن سيزدهم هجري و از علماي مقيم كربلا بود. او از شاگردان صاحب رياض و فرزندش سيد محمد مجاهد بود و پس از ايشان، خود نيز به تدريس علوم ديني پرداخت؛ بهطوريكه بسياري از علما، در حلقه درسش حاضر ميشدند. از شاگردان وي، ميتوان از شيخ مرتضي انصاري، صاحب ضوابط، سعيدالعلماي بارفروشي مازندراني، سيد محمدشفيع جابلقي، ملا اسماعيل يزدي و ملا آقا دربندي ياد كرد. او در سال 1245ه .ق، در كربلا از دنيا رفت و در خانهاي نزديك سمت جنوبي آستان حسيني، به خاك سپرده شد.[27]
در سال 1384ه .ق، مرحوم آيتالله سيد محسن حكيم، مدرسهاي ديني كنار قبر وي ساخت كه به «مدرسه شريفالعلماء» ناميده شد. پس از انتفاضه شعبانيه، رژيم بعثي عراق مدرسه را خراب نمود. اما پس از سقوط اين رژيم، آيتالله سيد محمدسعيد حكيم، آن را بازسازي نمود و در تاريخ دهم شوال 1430ه .ق، افتتاح گرديد.[28]
مقبره شريفالعلماء، تاكنون كنار اين مدرسه، باقي مانده است و نماي بيروني آن، با سنگ مرمر سفيد، پوشيده شده است. ميان اين نما، پنجره بزرگي رو به قبر وجود دارد و بالاي آن، لوح كوچكي از كاشيهاي آبيرنگ وجود دارد كه نام وي بر آن، ثبت شده است. داخل اتاق مقبره نيز، لوح بزرگي از كاشي وجود دارد كه بر آن، نام و القاب شريف العلماء، ثبت شده و در پايان آن، به بازسازي مقبره در سال 1358ه .ق، اشاره شده است
[1]. تراث كربلاء، ص116؛ الذريعة، آقابزرگ تهراني، ج5، ص204؛ تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام، السيد حسن الصدر، ص305.
[11]. اسپند ميرزا، پسر قرا يوسف، پسر قرا محمد، از امراي دوره آل جلاير و معاصر شاهرخ تيموري است كه از
سال 836 ه .ق تا زمان وفات خود در سال 848 ه .ق به مدت دوازده سال، حاكم بغداد بود و پس از درگذشت، او را در گنبدي كه به دستور وي، در دوره حياتش ساخته بودند، به خاك سپردند. ر.ك: مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، ج2، صص 368 و 370.
سال 836 ه .ق تا زمان وفات خود در سال 848 ه .ق به مدت دوازده سال، حاكم بغداد بود و پس از درگذشت، او را در گنبدي كه به دستور وي، در دوره حياتش ساخته بودند، به خاك سپردند. ر.ك: مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، ج2، صص 368 و 370.