تعارض نداشتن رفتار ائمه
شیعیان ادعا می‌کنند ائمه‌شان معصوم‌اند، اما کارهایی از آنها سرزده که با عصمت منافات دارد به عنوان مثال: 1. حسن بن علی[ علیه السلام ] در اینکه به جنگ کسانی برود که در پی انتقام خون عثمان بودند، با پدرش علی[ علیه السلام ] اختلاف داشت. تردی
شيعيان ادعا ميكنند ائمهشان معصوماند، اما كارهايي از آنها سرزده كه با عصمت منافات دارد به عنوان مثال:
1. حسن بن علي[ عليه السلام ] در اينكه به جنگ كساني برود كه در پي انتقام خون عثمان بودند، با پدرش علي[ عليه السلام ] اختلاف داشت. ترديدي نيست كه يكي درست ميگفت و ديگري نادرست.
2. حسين بن علي[ عليه السلام ] در جريان صلح با معاويه، با برادرش [امام] حسن[ عليه السلام ] مخالف بود، ترديدي نيست كه يكي كارش درست بود و ديگري نه.
عليها السلام . بعضي كتابهاي شيعه روايت كردهاند كه علي[ عليه السلام ] ميگفت: «از گفتن حق به من يا ارائه مشورت عادلانه فروگذار نكنيد؛ زيرا من از خطا ايمن نيستم».
پاسخ
1. هيچ منبع معتبري براي اثبات مخالفت امام حسن عليه السلام با پدرش وجود ندارد.
2. هر امامي پس از درگذشت امام پيش از خود به امامت ميرسيد و در زمان وجود امام قبل، او را واجب الاطاعه ميدانست، در نتيجه هيچگاه با امام خود مخالفت نميكرد.
عليها السلام . در مورد ادعاي مخالفت امام حسين عليه السلام با امام حسن عليه السلام در موضوع صلح با معاويه نيز منبع معتبري وجود ندارد.
4. امام حسين عليه السلام پس از شهادت امام حسن عليه السلام ، پيمان او را ناديده نگرفت و با معاويه وارد جنگ نشد؛ همين برخورد، ادعاي شما را رد ميكند و نشان ميدهد كه امام حسين عليه السلام به تصميم برادرش پايبند بود.
5. اهل سنت «اولي الامر» را به مطلق حاكمان معنا كردهاند و اطاعت آنها را واجب دانستهاند، هر چند فاسق و فاجر باشند. اما پيروان اهل بيت: «اولي الامر» را دوازده امام معرفيشده از سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله ميدانند. بنابراين، هر امامي در زمان امام
قبلي، خود را موظف به اطاعت از او ميدانست، در نتيجه اين ادعاي شما دروغ محض است.
قبلي، خود را موظف به اطاعت از او ميدانست، در نتيجه اين ادعاي شما دروغ محض است.
6. اما سخن علي عليه السلام چند حكمت دارد:
الف) خواستند راه بهانهجويي حاكمان ستمگر را بگيرند و ديكتاتوري و تكروي حاكمان را تأييد ننمايد تا حاكمان مستبد بدون در نظر گرفتن نظر مردم، به رأي خود عمل نكنند و در مواقع لزوم به روش علي عليه السلام استناد شود.
ب) خداوند به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نيز ميفرمايد: (وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ)؛ «و در كارها با آنان مشورت كن». (آلعمران: 15 صلي الله عليه و آله ) در حالي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به وحي متصل بود و نيازي به نظرات مردم نداشت پس اين امر به مشورت چه معنايي دارد؟ فرمايش علي عليه السلام هم به همان معناست.
ج) اين فرمايش علي عليه السلام همانند سخن حضرت يوسف عليه السلام است و با آنكه معصوم بود، ولي خداوند از قول او نقل ميكند:
(وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لِأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّي) (يوسف: 5 عليها السلام )
من خودم را تبرئه نميكنم، كه نفس (سركش) بسيار به بديها امر ميكند، مگر آنچه را پروردگارم رحم كند.
عليه السلام . زيرا عصمت انبيا نيز به اراده خداست. علي عليه السلام نيز ميفرمايد:
فانّي لَستُ في نَفسي بِفَوقِ اَن اُخطِئَ وَ لَا آمَنُ ذلك مِن فِعلي الا اَن يكفِيَ اللهُ مِن نَفسي...[1]
نفس خودم را فراتر از خطا نميدانم و در كار خودم از اشتباه ايمن نيستم، مگر آنكه خداوند مرا از اشتباهات نفسم حفظ كند.
اين گفتار، دقيقاً همان مفهوم صحيح عصمت است؛ يعني عصمت ائمه به عنايت خدا است نه از سوي نفس خودشان.
[1]. نهج البلاغه، خطبه 216.