کلام حر عاملی در مسأله اجماع
از کارهای عجیب شیعیان این است که وقتی در مسئله‌ای اختلاف کنند و در آن دو قول باشد که گویندة یکی مشخص و دیگری نامعلوم باشد، قولی را می‌پذیرند که گوینده‌اش نامعلوم است؛ زیرا گمان می‌برند که شاید گفته امام معصوم باشد. شیخ شیعه حر عاملی
از كارهاي عجيب شيعيان اين است كه وقتي در مسئلهاي اختلاف كنند و در آن دو قول باشد كه گويندة يكي مشخص و ديگري نامعلوم باشد، قولي را ميپذيرند كه گويندهاش نامعلوم است؛ زيرا گمان ميبرند كه شايد گفته امام معصوم باشد.
شيخ شيعه حر عاملي به اين ضعف انتقاد ميكند و ميگويد: «اينكه ميگويند بايد فرد ناشناختهاي در آن باشد عجيب است، چه دليلي بر آن دارند و چگونه ميدانند گوينده آن معصوم است؟».[1]
پاسخ
عين عبارت مرحوم حر عاملي در كتاب مقتبس الاثر، كه اين پرسش را با استناد به آن نقل كرده است، چنين است:
حديث في اول الروضة عن الصادق عليه السلام انّ حجية الاجماع من مخترعات العامة وجعلوه وسيلة الى غصب الخلافة ثم الى اثبات كل باطل ارادوا...[2]
حديثي در اول كتاب روضه [جلد عليهما السلام كافي] از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ميفرمايد: حجيت اجماع، از اختراعات و ساختههاي اهل سنت است كه آن را وسيلهاي براي غصب خلافت قرار دادند و پس از آن هم، هر كار باطلي را خواستند انجام دهند، اجماع را وسيله تحقق خواستههاي خودشان قرار دادند.
همانطور كه ملاحظه ميفرماييد مرحوم شيخ حر عاملي اجماع را بهطور كامل قبول ندارد و آن را ساخته و پرداخته اهل سنت ميداند، اما علماي اصولي شيعه ميگويند اگر علما بر يك مسئلهاي اتفاق كنند، حجت و معتبر است، ولي برخي گفتهاند اگر فردي مخالف آن اتفاق پيدا شود اگر شناخته شده باشد، مخالفت آن يك فرد به اجماع ضرر نميزند، اما اگر مخالف ناشناخته باشد چه بسا آن فرد امام معصوم بوده كه مخالفت كرده. از اين رو، براي حجيت اجماع مضر است. اينگونه مطالب يك بحث علمي است و بحث علمي جاي نقض و ابرام دارد و نميتواند دليلي بر بطلان يك مذهب باشد.