شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع) شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع)

شبهه: استغاثه حضرت آدم (ع) به آل عبا (ع) و تسرّی جریان به حضرت نوح و یونس (ع)

نویسنده وهابی می‌گوید: یکی از افتراهای شیعه این است که می‌گویند: وقتی حضرت آدم خداوند را به حق پنج نفر، یعنی «محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین :» خواند، خداوند توبه او را پذیرفت و شبیه آن را درباره حضرت نوح و یونس نیز می‌گویند و معنای «کلمات» در آیه (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَات) را همین اسماء پنج تن می‌دانند. سپس در نقد این مطلب می‌گوید «إذ لیس للأئمة وجود فی حیاة الأنبیاء:»، (علت بطلان این ادعا این است که) امامان شیعه در زمان حیات انبیاء وجود نداشته اند.

نویسنده وهابی می‌گوید: یکی از افتراهای شیعه این است که می‌گویند: وقتی حضرت آدم خداوند را به حق پنج نفر، یعنی «محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین :» خواند، خداوند توبه او را پذیرفت و شبیه آن را درباره حضرت نوح و یونس نیز می‌گویند و معنای «کلمات» در آیه (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَات)[1] را همین اسماء پنج تن می‌دانند.[2] سپس در نقد این مطلب می‌گوید «إذ لیس للأئمة وجود فی حیاة الأنبیاء:»، (علت بطلان این ادعا این است که) امامان شیعه در زمان حیات انبیاء وجود نداشته اند.[3]


پاسخ شبهه


آنچه در کتاب‌های حدیثی شیعه آمده، این است که حضرت آدم برای پذیرش توبه‌اش به اهل بیت پیامبر متوسل شد. اعتقاد به توسل انبیای الهی به پیامبر اسلام و ائمه:، فقط ویژه شیعیان نیست، بلکه اهل سنت هم در کتاب‌های خود از آن یاد کرده‌اند و روایت‌هایی را در این باره آورده‌اند. «حاکم نیشابوری»، از عمر بن خطاب نقل می‌کند که پیامبر اکرم فرمود: وقتی حضرت آدم خطا کرد، این عبارت را خواند:


یا رب أسألک بحق محمد إلّا غفرت لی فقال الله یا آدم کیف عرفت محمداً ولم أخلقه بعد قال یا رب لأنک لما خلقتنی بیدک ونفخت فی من روحک رفعت رأسی فرأیت على قوائم العرش مکتوبا لا إله إلا الله محمد رسول الله فعلمت انک لم تضف إلى اسمک إلا أحب الخلق إلیک فقال الله صدقت یا آدم إنه لأحب الخلق إلیّ و إذ قد سألتنی بحقه فقد غفرت لک ولولا محمد ما خلقتک.[4]


خدایا‍! تو را قسم می‌دهم به آبروی حضرت محمد که مرا ببخشی. خطاب آمد: ای آدم! چگونه حضرت محمد را شناختی؟ با اینکه من هنوز او را نیافریدم. حضرت آدم پاسخ داد: زمانی که مرا آفریدی و از روحت در من دمیدی، من سرم را بلند کردم و در ستون‌های عرش دیدم که نوشته شده است: «لا اله الا الله، محمد رسول الله». فهمیدم این شخص با آبروترین خلایق توست؛ چون جز محبوب‌‌ترین افراد را کنار نامت قرار نمی‌دهی. سپس خداوند فرمود: راست گفتی، محبوب‌ترین خلایق من، محمد است. من تو را آمرزیدم، اگر محمد نبود، تو را هم نمی‌آفریدم.


حاکم پس از نقل روایت می‌گوید: «هذا حدیث صحیح الإسناد».[5] جناب سبکی هم می‌گوید روایت صحیح است. درباره قصه حضرت آدم از ابی‌هریره چنین نقل شده است:


یا آدم! هؤلاء (نور خمسة) صفوتی... فإذا کان لک إلی حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبی: نحن سفینة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلک، فمن کان له إلى الله حاجة فلیسألنا أهل البیت.[6]


ای آدم! اینها (اهل بیت) برگزیدگان من هستند... ، هر وقت حاجتی داشتی، آنان را واسطه قرار بده . پیامبر اسلام فرمود: «ما کشتی نجات هستیم، هرکس سوار این کشتی شد، نجات خواهد یافت و هرکس سرپیچی کند، هلاک می‌شود. هرکسی حاجتی به سوی خداوند دارد، باید ما اهل بیت را واسطه قرار دهد».


سیوطی نقل می‌کند که حضرت آدم به درگاه خداوند چنین استغاثه می‌کرد:


اللهمّ إنّی أسألک بحقّ محمد وآل محمد سبحانک لا إله إلا أنت، عملتُ سوءً، وظلمت نفسی فاغفر لی إنّک أنت الغفور الرحیم، فهؤلاء الکلمات التی تلقى آدم. [7]


بار خدایا! از تو درخواست می‌کنم به حق محمد و آل محمد که تو پاک و منزهی و غیر از تو خدایی نیست. من کار بدی کردم و به خود ظلم نمودم؛ پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهربان هستی.


شاید نویسنده وهابی بگوید آنچه در منابع اهل سنت آمده است، لزوماً به معنای صحت همه آنها نیست و روایت‌های ضعیف و غیر معتبر، در منابع شیعه و سنی وجود دارد. ما نیز خواهیم گفت «الکلام هو الکلام»، پاسخ ما هم همین است.


بهتر بود او که به سبب وجود روایتی در کتاب‌های شیعه، به کفر و شرک شیعیان حکم می‌کند، ابتدا ببیند آیا چنین حدیثی در کتاب‌های خودشان وجود دارد یا نه؟ آیا حکم به کفر و شرک، شامل او و هم‌کیشانش نمی‌شود؟ چنان‌که اشاره شد، به طور مکرر در منابع حدیثی اخل سنت آمده است که پیامبر اکرم فرمود: «حضرت آدم به وسیله این کلمات توبه کرد: «بحق محمد و علی وفاطمة والحسن والحسین الاّ تبتَ علی»،[8]


اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چرا وهابیان از توسل حضرت آدم به حق اهل بیت: و آمرزش خداوند برآشفته شده‌اند و آن را شرک می‌دانند، ولی اگر کسی بگوید عمر و ابوبکر حتی پیش از
خلقت حضرت آدم وجود داشتند، آن را عین توحید می‌دانند؟ در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر فرمود: «من، ابوبکر، عمر، عثمان و علی، هزار سال پیش از خلقت آدم، نورهایی سمت راست عرش خداوند بودیم»![9] افزون بر اینها، برای توسل حضرت آدم، ضرورتی ندارد اصحاب کسا وجود مادی داشته باشند، بلکه توسل به خداوند به آبروی کسانی که بعدها به وجود می‌آیند نیز صحیح است.گرچه بهتر است گفته شود نور مقدس آنان پیش از خلقت حضرت آدم وجود داشته و بدن مادی آنان زمان صدر اسلام پدید آمده است؛ مثل اینکه هم‌اکنون طبق مبانی اهل سنت که معتقدند هنوز حضرت مهدی متولد نشده است، یکی از آنها، خداوند بزرگ و والامرتبه را به آبروی حضرت مهدی قسم دهد و توسل یابد، آیا این شرک است؟


 



[1]. بقره: 37.


[2]. أصول مذهب الشیعة، ناصر بن عبد الله قفاری، ج2، ص446.


[3]. أصول مذهب الشیعة، ناصر بن عبد الله قفاری،ج 2، ص448.


[4]. المستدرک، حاکم نیسابوری، ج 2، ص 672؛ البدایة و النهایة، ابن کثیر ج2، ص393.


[5]. المستدرک، حاکم نیسابوری، ج2، ص672 ؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج5، ص489؛ کنز العمال، سیوطی، ج11، ص455.


[6]. فرائد السمطین، جوینی خراسانی، ج1، ص36.


[7]. الدر المنثور، سیوطی، ج1، ص60.


[8]. الدر المنثور، سیوطی،صص60 و 61 چندین حدیث است.


[9]. ر.ک: الصواعق المحرقة، ابن حجرهیتمی، صص82 و 83.




نظرات کاربران