مردم هراسی و ایجاد ترس وحشت در مردم با مسلمان بودن سازگار نیست

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، حجت‌الاسلام والمسلمين سيدعلي قاضي عسكر، نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت در جلسه هفتگي كاركنان و كارمندان بعثه و سازمان حج و زيارت در ادامه سلسله مباحث مربوط به سبك زندگي زندگي، موضوع ايجاد ترس و رعب در ميان افراد جامعه را از مصاديق آزار و اذيت عنوان كرد و اظهار داشت: همان گونه كه در جلسه گذشته نيز عنوان شد در زندگي فردي و اجتماعي يكي از عوامل بسيار مهمي كه مي تواند به موفقيت انسان ها در زندگي كمك كند، رهنمودهايي است كه در قرآن و روايات در زمينه ترك اذيت و آزار ديگران آمده است.
وي به روايتي از امام صادق(ع) اشاره كرد كه يكي از ياران آن حضرت قرار بود والي اهواز شود، نامه اي خدمت امام (ع)نوشت و اظهار ناراحتي كرد و گفت: من نگرانم اگر اين مسئوليت را بپذيرم، نتوانم از عهده آن برآيم. امام خطاب به وي فرمود:" اگر در راه انجام مسئوليت دستت به خون مظلومي الوده نشود و اولياي خدا را نيازاري ديگر جاي نگراني نيست."
حجت الاسلام والمسلمين قاضي عسكر افزود: يكي از مصاديق آزار و اذيت ايجاد ترس و خوف در دل مردم است. از رسول خدا (ص) نقل شده كه فرموده اند: "حسب امري من الشر أن يخيف أخاه المسلم: همين بدي براي انسان بس كه برادر مسلمان خود را بترساند. "
وي اظهار داشت : ترساندن ديگران به حدي مذموم و نكوهيده است كه مي تواند انسان را از جرگه مسلمان بودن خارج كند و طبق روايات سبب شود تا انسان فرداي قيامت مورد عذاب الهي قرار بگيرد.
سرپرست حجاج ايراني در ادامه به تعبير ديگري از پيام اسلام (ص) در زمينه پرهيز از ايجاد خوف و ترس در ديگران استناد كرد كه فرموده اند:"من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فلا يروعن مسلما، كسي كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد نبايد مسلماني را بترساند و به وحشت بيندازد ." يعني كسي كه در ديگران ايجاد خوف مي كند بايد در ايمانش به خدا و روز قيامت ترديد كرد .
وي اظهار داشت: بر اساس روايات، ايجاد ترس و رعب در ديگران مصداق ظلم عظيم است پيامبر فرموده اند: "مراقب باشيد مسلماني را نترسانيد كه اگر اين كار را كرديد ظلمي عظيم مرتكب شده ايد."و در قرآن نيز آمده است "ان لشرك لظلم عظيم :شرك ظلم عظيم است". و از اين طريق مي توان نتيجه گرفت گناه ترساندن مسلمان با گناه شرك به خدا برابري مي كند.
نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت در ادامه به روايتي از اميرمومنان علي (ع) در نهج البلاغه استناد كرد كه فرمودند :"لن تُقَدّسَ أُمة لا يُؤْخَذ للضعيف فيها حقّه من القوىّ غيرمُتَتَعْتِعٍ "ملتي كه نتواند حقوق ضعيفان را از قدرتمندان بدون ترس و لكنت زبان بگيرد هرگز به سعادت نخواهد رسيد. اين بيان امير المومنين (ع) مصداق بارز آزادي بيان در جامعه اسلامي است. البته اين آزادي داراي چارچوبي مشخص است تا در پرتو ان مردم بتوانند حقيقت را بيان كرده و از حقوق خود دفاع نمايند و از كسي ترسي به دل راه ندهند.
وي در ادامه به موضوع خوف از خدا اشاره كرد و اظهار داشت: خوف از خدا نيز به معني ترسيدن از خدا نيست، خوف از گناهي است كه مرتكب مي شود و انسان مسلمان چون مي داند فرداي قيامت در مورد اعمالش مورد سئوال واقع مي شود و اگرگناهي مرتكب شده باشد مورد عذاب قرار خواهد گرفت؛ بنابراين از انجام گناه مي ترسد و همه مي دانيم خداوند تبارك و تعالي نسبت به مومنين رئوف و مهربان است.
سرپرست حجاج ايراني در احساس امنيت در بيان سخن حق را يكي از بركات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران دانسته و اظهار داشت: كارمند نظام جمهوري اسلامي اگر در جايي كار خلاف قانوني از او درخواست كردند، حق دارد بايستد و كسي نمي تواند او را تهديد كند.
وي افزود: جامعه اسلامي نيازمند افرادي شجاع و دلير و قاطع است تا اگر در جايي خلاف مقررات و ضوابط عمل شد بتوانند از حقوق دفاع كنند.
وي در ادامه به يك نقل تاريخي اشاره كرد كه در زمان يكي از خلفا شخصي كه مسئول امور بيت المال بود از سوي افراد با نفوذي مورد تهديد قرار گرفت تا امتيازاتي در اختيار انها قرار دهد و ان فرد از اين كار امتناع كرد سپس به ميان مردم امد و اظهار كرد كه اي مردم من تا به حال فكر مي كردم امانت دار بيت المال هستم ولي الان فهميدم امانت دار خليفه هستم. اين كار را نمي كنم. بياييد كليد هاي بيت المال را تحويل بگيريد و خودتان مراقب بيت المال باشيد.
حجت الاسلام والمسلمين قاضي عسكر افزود: در صدر اسلام مردم به حق گويي و شجاعت و نترسيدن از بيان حق عادت كرده بودند در زمان خليفه دوم روزي خليفه براي مردم سخنراني كرد و گفت اسمعوا و اطيعوا (گوش فرا دهيد و اطاعت كنيد ). شخصي از ميان جمعيت برخاست و گفت "نه گوش مي دهيم و نه اطاعت مي كنيم" .خليفه پرسيد :چرا؟ ان فرد جواب داد: چون شما عدالت را رعايت نكرده اي . اين لباسي كه بر تن شما است از غنائم است. من هم سهمي از آن داشتم و لباسي دوختم ولي اندازه ان لباس تا سر زانوانم بيشتر نشد در حالي كه قد شما از من بلند تر است ولي لباس شما تا روي پاهايتان مي رسد . معلوم مي شود شما سهم بيشتري از بيت المال برداشته ايد ". خليفه به پسرش گفت "برخيز و جواب اين مرد را بده "..فرزند خليفه گفت :" راست مي گويي . پدرم يك سهم داشت و من هم يك سهم. من سهم خودرا به پدرم دادم از دو سهم يك لباس دوخته ايم براي اين است كه لباس ايشان تا روي پاهايش هم رسيده است"ان فرد با شنيدن اين مطلب قانع شد.
وي به رفتار و سيره پيامبر مكرم اسلام (ص) در روزهاي پاياني عمر مباركشان اشاره كرد و اظهار داشت: رسول خدا در لحظات پاياني عمرشان مي خواستند با مردم سخن بگويند و در حالي كه زير بازوان ايشان را گرفته بودند به مسجد آمدند.جملاتي بيان كردند بدين مضمون كه "اي مردم ، بزودي از ميان شما مي روم ، اگر كسي حقي بر گردن من دارد همين جا از من بگيرد نمي خواهم به قيامت كشيده شود. فردي از ميان جمع برخاست و گفت يا رسول الله روزي از جنگ بر مي گشتيد شما عصايتان را مي خواستيد بر مركب بزنيد به من خورد، من مي خواهم قصاص كنم . پيامبر (ص) فرمودند عصا را اوردند و به دست آن فرد دادند . ان شخص گفت : يا رسول الله ان روز كه عصا به بدن من خورد من لباس بر تن نداشتم، لباستان را كنار بزنيد مي خواهم قصاص كنم . مردم همه ناراحت شدند كه چرا اين فرد حاضر نيست به خاطر يك ضربه عصا از پيامبر گذشت كند؟. اما رسول خدا (ص) با كمال احترام پيراهن خود را كنار زدند؛ اما وقتي ان شخص به نزديك ايشان رسيد عصا را به گوشه اي افكند و لبان خود را بر بدن مبارك پيامبر نهاد و بدن مبارك ايشان را بوسيد . ان شخص گفت : يا رسول الله من مي خواستم لبهايم به بدن شما برسد و از اين طريق از آتش دوزخ در امان باشم .
نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت در ادامه افزود: روش اسلام آزادي بيان در چارچوب مقررات ديني است؛ بنابراين بايد مراقب باشيم با ايجاد خوف و هراس در ديگران كاري نكنيم كه افراد نتوانند وظايف قانوني خود را انجام دهند. البته كساني كه خائن و مجرم هستند قانون تكليف آنها را روشن كرده است.