حج و انقلاب اسلامی(1)؛
نقش حج در شکیل گیری تمدن نوین اسلامی
دکتر مصطفی جمالی دکتراى مدرسى الهیات و عضو هیئت علمى دفتر فرهنگستان علوم اسلامى در مقاله ای به تشریح مسأله «حج و تمدن اسلامی» پرداخته است.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی حج، این پایگاه در نظر دارد به مناسبت چهلمین سالروز انقلاب اسلامی ایران مطالبی را به عنوان «حج و انقلاب اسلامی ایران» در قالب های مختلف خبری منتشر نماید.
از این رو در ابتدا سراغ مقاله ای از دکتر مصطفی جمالی دکتراى مدرسى الهیات و عضو هیئت علمى دفتر فرهنگستان علوم اسلامى با عنوان «حج و تمدن اسلامی» رفتیم.
وی چکیده مقاله خود را این گونه بیان کرده است: «رسالت انقلاب اسلامى در عصر حاضر، تحقق تمدن اسلامى، با همه لوازم تمدنى است، و پرواضح است که این تمدن، از یکسو ریشه در معارف اسلام ناب دارد و ازسوى دیگر، تمدنى جامع و کارآمد است. بنابراین، براى مهندسى تمدن اسلامى باید از تمام ظرفیتهاى معارف و آموزههاى اسلامِ ناب بهره برد. حج، این فریضه بزرگ الهى، ظرفیت بالایى در این راستا دارد. این مقاله با رویکردى تمدنى، در پى آن است که ابتدا به جایگاه و کارکرد حج ابراهیمى در تحقق تمدن اسلامى بپردازد، سپس با بازخوانى برخى مناسک عبادى حج، از ظرفیتهاى این مناسک، در مهندسى تمدن اسلامى پرده بردارد».
جمالی همچنین در مقدمه مقاله خود با بیان این که حج و مناسک آن، گنجینهاى عظیم از معارف الهى، و داراى اثرات فراوان براى هدایت انسان است، اظهار می دارد: این فریضه الهى، داراى آثار روحى، فکرى و رفتارى براى سلوک فردى انسان است و آثار سیاسى، فرهنگى و اقتصادى براى تکامل و رشد جامعه دارد.
این استاد دانشگاه می افزاید: ازطرفدیگر، مطالعه و تحقیق درباره این بزرگترین تکلیف الهى و بررسى فلسفه و اسرار آن، از ابعاد گوناگون امکانپذیر است؛ چنانکه گاه ازمنظر تکامل فردى، گاه ازمنظر اجتماعى و گاه ازمنظر تاریخى بدان پرداخته مىشود.
وی در ادامه با بیان این که درباره بُعد سلوکى و تاریخى حج، توجه خوبى صورت گرفته، اما در این حوزه، ضرورت پرداختن به بُعد اجتماعى حج، آنهم با رویکردى تمدنى اجتنابناپذیر است، خاطرنشان می سازد: زیرا ازیکسو تمدن لیبرال دموکراسى، با داعیه تمدن پایان تاریخ، بهدنبال جهانىسازى خود است و در مسیر جهانىسازى، مهمترین چالش خود را اسلام تمدنى مىداند، و ازطرف دیگر با بیدارى اسلامى، بار دیگر زمینه تحقق امت اسلامى پدید آمده است. بنابراین پرواضح است که در عصر حاضر، براى پویایى و بالندگى این امت و مقابله همهجانبه با جهان کفر و الحاد، راهى جز پیمودن مسیر تحقق تمدن اسلامى، پیش روى امت اسلامى نیست. ازاینرو باید تمام آموزهها و ظرفیتهاى جهان اسلام بازخوانى، و نقشهاى جامع براى تحقق تمدن اسلامى طراحى شود؛ تا حرکت و پتانسل جهان اسلام، در مسیر واقعى خود واقع گردد.
دکتر جمالی همچنین در بخشی از این مقاله به تبیین مفهومشناسى حج و تمدن اسلامى پرداخته و واژه های «حج» و «تمدن اسلامی» را به صورت مجزا مورد کنکاش قرار داده است.
در بخشی از این فصل مقاله می خوانیم: در باب تعریف تمدن، نباید تنها به بخش نرمافزارى تمدن توجه داشت و حتى تمدن را به مفهوم فرهنگ فروکاست؛ چنانکه برخى، فرهنگ و تمدن را مترادف با یکدیگر قلمداد مىنمایند.
وی در ادامه به تشریح نقش حج در تحقق تمدن اسلامى پرداخته و تأکید می کند: در این باب از دو منظر مىتوان به تبیین مسئله پرداخت. از یک منظر، با نگاهى کلان به جایگاه و کارکرد حج ابراهیمى در تمدن اسلامى توجه مىشود و ازمنظر دیگر، با الهامگیرى از مناسک حج، به کارکردهاى این مناسک الهى، در تحقق و مهندسى تمدن اسلامى توجه مىشود.
این استاد دانشگاه در ادامه به نقش حج در شکلگیرى اندیشههاى تمدنى پرداخته و یادآور می شود: دومین کارکرد مهم حج در شکلگیرى اندیشههاى تمدنى، در دو لایه عمومى و تخصصى است. در برخى روایات از منافع علمى و آثار فرهنگى حج، نشر معارف اهل بیت(علیهم السلام) و تفقه در دین یاد شده است: «مَعَ مَا فِیهِ مِنَ التَّفَقُّهِ وَ نَقْلِ أَخْبَارِ الْأَئِمَّةِ إِلَى کُلِّ صُقْعٍ وَ نَاحِیَةٍ». ٢یعنى در حج فواید دیگرى است؛ مانند تحصیل فقه دین و نقل اخبار امامان(علیهم السلام) به دیگر سرزمینها و نواحى، و این، خود، ثمره گرانقدرى براى زائران بیتالله است که به سرزمین وحى، یعنى خاستگاه اهلبیت(علیهم السلام)، پیامبر اکرم(ص) و مهد نشو و نماى آنان بیایند.
در ادامه می خوانیم: از مهمترین مناسک حج، برائت از مشرکین است که این، خود لازمه توحید است. رمى جمرات و سنگزدن به تندیس شیاطین نیز در راستاى همین برائت، قابل تفسیر است. این حکم نیز همانند سایر مناسک، برگرفته از سنت و سیره ابراهیم خلیل(ع) است که هنگام عزیمت به منا، بهمنظور قربان ساختن اسماعیل، با وساوس ابلیس روبهرو شد و او را رجم کرد و زیباترین نمایش ایمان و عشق را متجلى ساخت. نکته اساسى، توجه حجگزاران به فلسفه برائت و رمى جمره است. آیا مفهوم واقعى برائت و رمى، همان سنگزدن به ابلیس و مجسمه سنگى اوست یا مفهوم وسیعتر و عمیقترى وراى این عمل نمادین نهفته است؟
بدیهى است که بینش اسلامى و حکمت الهى، عمیقتر از آن است که رمى جمره را به رمى ستونهاى بىجان و حتى خود شیطان محدود سازد! بلکه مىتوان گفت که صفآرایى و نبرد مؤمنان را در برابر شیطان و مظاهر شیطانى ملحوظ داشته است.
وی با اشاره به یکی دیگر از نمادهای حج و نقش آن در تمدن اسلامی ابراز می دارد: از دیگر مناسک حج که مىتوان در مهندسى تمدن اسلامى از آن الهامگیرى کرد، فریضه قربانى است. حجاج در ادامه اعمال روز عید، با کولهبارى از عقیده و جهاد، به سنت قربانى رو مىآورند و آن را به پیشگاه پروردگار هدیه مىکنند و به دستور الهى جامه عمل مىپوشانند که فرمود: (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّٰهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ) (بقره: ١٩۶)
و حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید و اگر محصور شدید [و مانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى اجازه نداد که پس از احرامبستن، وارد مکه شوید]؛ آنچه از قربانى فراهم شود، [ذبح کنید و از احرام خارج شوید].
آنکسى که به قربانگاه مىرود و گوسفندى را ذبح مىکند، درحقیقت با حرکتى نمادین، عزم ازمیانبردن هوسها و وابستگىهایش را مىکند و آماده ایثار و فداکارى مىشود. این عمل را ازآن حیث که عبادت و وسیله تقرب به خداست، قربان گویند؛ چنانکه امام سجاد(ع) ضمن پرسشى از شبلى پرسیدند: «آیا به هنگام سربریدن قربانى، نیت کردى که با تمسک به حقیقت تقوا و ورع، حلقوم طمع را قطع کنى».
این محقق دانشگاه در پایان مقاله خود این گونه خاطرنشان می شود: آنچه دراینمیان مهم است، توجه به ظرفیت بالاى حج الهى و مناسک آن در شکلدهى رکن اساسى تمدن اسلامى (ایجاد همدلى برپایه عبودیت) است؛ به دیگر سخن مناسک حج، همواره تکاملگرایى تاریخى یا ستیز با ظلم را بهگونهاى سامان مىدهد که با عاطفه و گرایش به عدل و رحم در هم مىآمیزد و با این ترکیب، مجموعهسازى مىکند. بههمیندلیل است که در این اعمال، ذرهاى احساس خشونت مشاهده نمىشود و در کنار برائت از مشرکین - که نماد تبرا از دشمنان است - مسئله همدلى و مساوات - که نماد تولا مىباشد - مطرح است و این تبرا و تولا، از پایههاى اساسى مهندسى تمدن اسلامى است.