ابطح ابطح ابطح بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ابطح ابطح ابطح ابطح ابطح

ابطح

1.     موقعیت جا‌های فراوانی به این نام شهرت یافته‌اند؛ اما مشهورترین آن‌ها ناحیه‌ای در شمال مکه، حد فاصل این شهر و سرزمین منا و ‌اندکی نزدیک‌تر به منا، میان دو کوه حجون و جبل نور و متصل به المُعَلّی اس

1.     موقعيت

جا‌هاي فراواني به اين نام شهرت يافته‌اند؛ اما مشهورترين آن‌ها ناحيه‌اي در شمال مكه، حد فاصل اين شهر و سرزمين منا و ‌اندكي نزديك‌تر به منا، ميان دو كوه حجون و جبل نور و متصل به المُعَلّي است. اكنون بيشترين بخش ابطح در محدوده شهري مكه در منطقه مُعابده قرار گرفته است. 

2.     وجه تسميه

ابطح (جمع: اَباطِح) به معناي رودي فراخ است كه كف آن را سنگريزه پوشانيده باشد. نيز به كف و داخل دره، ريگزار، مسيل آكنده از سنگريزه و گذرگاه سيل تنگ يا فراخ و به هرجاي فرورفته، ابطح گفته‌اند.

3.     نام­هاي ديگر

در منابع از اين سرزمين افزون بر ابطح به خيف (منزلگاه) بني‌كنانه و مُحَصَّب ياد شده؛ زيرا از سنگريزه و شن پوشيده شده است. در گزارشي نيز از آن به ذي طُوي تعبير شده كه ياقوت حموي آن را رد كرده است. اين مكان را به سبب هموار بودنش سيل فرامي‌گرفته است.

4.      حضرت آدم در ابطح

به نقل از امام صادق عليه السلام، حضرت آدم عليه السلام به امر الهي تا طلوع فجر در ابطح درنگ كرد. برخي بر اين باورند كه اين سرزمين را ابطح ناميدند، زيرا ايشان در آن‌جا درنگ كرد. سپس وي به دستور جبرئيل عليه السلام شيطان را در منا رجم كرد. به نقل ازرقي، ابراهيم عليه السلام نيز در ابطح حضور يافته است.

5.     ابطح محل زندگي اجداد پيامبر صلي الله عليه و اله

بر پايه گزارش‌هايي، قصي بن كلاب، جد چهارم پيامبر صلي الله عليه و اله در پي مرگ حليل خزاعي بزرگ مكه، از اين رو كه داماد و جانشين او بود يا در پي نبرد با قبايل خزاعه و بني‌بكر و چيرگي بر ايشان در ابطح، رياست مكه را به دست گرفت. از كارهاي مهم وي در دوران رياستش آن بود كه تيره‌هاي قريش را از پيرامون آن شهر فراخواند و برخي را در ابطح و شماري ديگر را در حومه مكه اسكان داد كه به ترتيب به «قريش بطاح» (بطائح) و «قريش ظواهر» شهرت يافتند. خاندان پيامبرصلي الله عليه و اله از قريش بطاح بودند.

عبدمناف و عبدالمطلب، اجداد رسول خدا و ابوطالب عموي ايشان را به ترتيب قمر البطحاء، ابوالبطحاء و سيدالبطحاء خوانده‌اند. رسول خداصلي الله عليه و اله نيز همانند اجداد خود ابطحي بود.

6.     پيامبرصلي الله عليه و اله در ابطح

به نقل طبري، جبرئيل عليه السلام در آن‌جا بر پيامبر صلي الله عليه و اله فرود آمد. دعوت آشكار رسول خدا صلي الله عليه و اله هم در ابطح آغاز شد. هنگامي كه رسول خدا صلي الله عليه و اله عمرة القضاء را به سال هفتم ق. انجام داد، از ورود به خانه‌هاي مكه خودداري كرد و در ابطح چادر زد. در روز فتح مكه به سال هشتم ق. نيز خيمه خود را در آن مكان برافراشت. پس از فتح آن شهر، چند تن از زنان، از جمله هند همسر ابوسفيان، به جايگاه استقرار رسول خدا صلي الله عليه و اله در ابطح آمدند و با ايشان بيعت كردند. از همين مكان پيامبرصلي الله عليه و اله به مصاف قبيله هَوازِن رفت و نبرد حنين رخ داد. در حجة الوداع به سال دهم ق. رسول خدا صلي الله عليه و اله پس از حركت از منا نماز ظهر و عصر را در ابطح به جاي آورد. گويا ايشان چند بار در بازگشت از برخي غزوه‌ها و نيز پس از مناسك حج، در سال دهم ق. در ابطح فرود آمده و نماز خوانده است.

7.     افتخاري بنام ابطحي بودن 

جاي داشتن سرزمين ابطح در جوار بيت الله الحرام، سكونت برخي از تيره‌هاي ممتاز قريش در آن‌جا، و قرار داشتنش در مسير حركت حاجيان به منا و به عكس، مايه قداست اين مكان گشته است. از اين‌رو، برخي از قريش به خود نسبت ابطحي مي‌داده و بدان افتخار مي‌كرده‌اند؛ چنان‌كه معاويه در مقام مفاخره به امام حسن عليه السلام گفت: من پسر بطحاء و مكه‌ام. سپس ايشان با بيان افتخارات خود بدو پاسخ داد. نيز آن‌گاه كه هشام اموي هنگام طواف كعبه، امام سجاد عليه السلام را ديد و وانمود كرد كه ايشان را نمي‌شناسد، فرزدق شاعر گفت كه او كسي است كه سنگريزه‌هاي سرزمين بطحاء او را مي‌شناسند:

هذالذى تعرف البطحاء وطأته

و البيت يعرفه و الحل و الحرم

8.      ابطح در فقه

بيشتر فقيهان شيعه بلند گفتن لبيك در ابطح را سنت و مستحب دانسته و در اين حكم تفاوتي ميان سواره و پياده قائل نشده و استحباب استمرار آن را تا هنگام خروج به سرزمين منا يادآور شده‌اند. حرّ عامِلي بابي با عنوان «استحباب بلند گفتن لبيك در ابطح در حج تمتع» گشوده است. نيز گفته‌اند كه مستحب است حاجيان براي تأسي به سيره پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله پس از رسيدن به ابطح اندكي توقف و استراحت كنند و سپس به مكه وارد شوند. سيره امام باقر عليه السلام همانند پيامبرصلي الله عليه و اله توقف كوتاه مدت در آن‌جا بوده است.

از ديگر سنن، استحباب ورود به مكه از بلنداي آن و ابطح است؛ زيرا رسول خدا(صلي الله عليه و اله) از اين سوي به مكه درآمده است.

9.     منابع جهت مطالعه بيشتر

  1. اخبار مكه:الازرقي (م.248ق.)
  2.  انساب الاشراف:البلاذري (م.279ق.)
  3. تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك):الطبري (م.310ق.)
  4. الطبقات الكبري:ابن سعد (م.230ق.)
  5.  وسائل الشيعه:الحر العاملي (م.1104ق.)
  6. دانشنامه حرمين


| شناسه مطلب: 85156







نظرات کاربران